ریسک کردم : مهتاب کرامتی پس از جشنواره فجر درباره فیلم‌هایی که امسال بازی کرده حرف می‌زند؛ :: سينمای ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ايران :: Iranian Movie News & Information
دوشنبه 10 فروردين 1388 - 10:39
module-htmlpages-display-pid-97.html

• مجید مجیدی، «بیست» را فیلم زیبایی خواند و گفت: / «درباره الی» از «اخراجی‌ها» هم بیش‌تر می‌فروشد      • رضا کیانیان: قالیباف مرد سال سینمای ایران است      • در شرایطی که مردم ایران در شوک باخت به عربستان به سر می‌برند، مجموعه «مرد 2هزار چهره» به فوتبال و اشاره‌های مستقیم به پدیده قطبی رسید؛ / آغاز جنجال؟!      • مجید مجیدی: برای اکران «آواز گنجشک‌ها» عازم آمریکا هستم/رئیس آکادمی اسکار به مناسبت این حضور و اکران، مهمانی می‌دهد / سازنده آواز گنجشک‌ها در گفتگو با سایت «سینمای ما» خبر داد      • مسعود ده‌نمکی در وبلاگ‌اش تیتر زد: «سونامی اخراجی‌ها ادامه دارد...» / «اخراجی‌ها 2» رکوردهای فروش را شکست      




                       



مهتاب کرامتی پس از جشنواره فجر درباره فیلم‌هایی که امسال بازی کرده حرف می‌زند؛
ریسک کردم

بیتا موسوی

سینمای ما - مهتاب كرامتي، بازيگر حرفه‌اي سينماي ايران، امسال با 4 فيلم «بيست»، «ترديد»، «شبانه‌روز» و «دوزخ، برزخ، بهشت» در جشنواره فجر حضور داشت. اين چهار اثر براي يك بازيگر حرفه‌اي در سينما حضورهاي متفاوتي را مي‌طلبد.او به خاطر فیلم بیست امسال از جشنواره فیلم فجر جایزه گرفت .آنچه مشخص است كرامتي سعي كرده امسال در هر كدام از اين فيلم‌ها دست به تجربه‌اي جديد بزند و مخاطب هميشگي خود را غافلگير كند. در اين گفتگو به حضورهاي متفاوت او در سينماي ايران و همكاري‌اش با يونيسف پرداخته‌ايم.

شما با تمام مشغله‌كاري كه در يونيسف داريد، امسال حضور پررنگي در جشنواره فجر داريد. اين نشان از علاقه شما به حرفه بازيگري است؟

من هرگز بازيگري در سينما را فراموش نخواهم كرد و آن را با تمام مشغله كاري‌ام كنار نمي‌گذارم. اين امر در وجود من است. عاشق سينما و بازيگري هستم و هميشه تلاش مي‌كنم از زمان‌هاي محدودي كه دارم نهايت استفاده را بكنم. دوست دارم تا زماني كه مردم و مخاطبان سينما مي‌خواهند من اين عرصه را ترك نكنم و اين ارتباط قطع نشود. دوست داشتم در حال حاضر برگشتي به تئاتر داشته باشم، اما متاسفانه فرصت آن پيش نيامده است. كمي برنامه‌ريزي و هماهنگي آن برايم مشكل است. البته در اين زمينه پيشنهاداتي داشتم كه امكان حضورم در آنها فراهم نشد يا در همان زمان مشغول يك كار سينمايي بودم.

اما امسال اين شانس را داشتم با توجه به پيشنهادهايي كه به من مي‌شد (البته تعدد اين پيشنهادها زياد بود) انتخاب‌هايي كنم كه منجر به حضوري متفاوت در سينماي ايران شود. هميشه براي بازي در نقش‌هاي متفاوت پيش‌قدم بودم، اما اين امكان امسال به نسبت گذشته بيشتر برايم فراهم شد. جا دارد از كارگرداناني كه به من اطمينان كردند و اين فرصت را در اختيار من گذاشتند، تشكر كنم.

يكي از نقش‌هاي متفاوت شما امسال در فيلم «بيست» عبدالرضا كاهاني است. چطور قبول كرديد در نقش «فيروزه» بازي كنيد؟

من و كاهاني پيش از اين در فيلم «آدم» كه اولين تجربه سينمايي او بود، همكاري داشتيم. من هنوز از اكران نشدن فيلم «آدم» افسوس مي‌خورم. اين فيلم در صورت به نمايش درآمدن مي‌تواند مخاطب خود را داشته باشد. ما در نمايش‌هايي كه در خارج از كشور و در جشنواره‌هاي متعدد داشتيم با بازتاب‌هاي بسيار خوبي مواجه شديم. اميدوارم روزي شرايط اكران اين فيلم در داخل هم فراهم شود.

از ابتدا در جريان ساخت فيلم «بيست» سومين كار كاهاني بودم و هميشه فكر مي‌كردم آيا ممكن است اين ريسك را بپذيرد و يكي از نقش‌هاي اين كار را به من بدهد كه البته در حال حاضر از اين موضوع و حضورم در اين فيلم بسيار راضي هستم.

قبل از شروع فيلم، من و كاهاني با هم قرار گذاشتيم كه اگر در گريم يا حتي جلوي دوربين آن اتفاقاتي كه مدنظر ما بود نيفتاد ما اين ريسك را نكنيم و تمام فيلم را زير سوال نبريم. دلم نمي‌خواست با يك حضور اشتباه كار ديگر دوستان نيز ديده نشود و زحمات همه از بين برود. در ابتدا گريم شدم و از قبل به نوعي تمرينات را شروع كرديم. بيشتر در اين كار سعي كرديم آن چيزهايي كه نبايد باشد را حذف كنيم. به طور نمونه چيزهايي مانند استيل راه رفتن، نوع صحبت كردن و...را حذف كرديم. براي تغيير اينها با كارگردان زياد صحبت مي‌كرديم. بعد از نتيجه گريم، دورخواني‌ها و تمرين در محيط و فضاي كار شروع شد.

در همان ابتدا از تست گريم راضي بودم ولي بعد از معرفي مي‌دانستم در اجرا، اين نقش متفاوت‌تر خواهد بود. حضورم در محيط و فضاي كار خيلي به من كمك كرد. ما در محيطي در گرماي تابستان كار مي‌كرديم كه وقتي صحبت از آمار وبا مي‌شد چند نفر در همان نزديكي محل كار ما به اين بيماري دچار شده بودند. محيط سختي براي كاركردن بود، ولي همه براي خوب شدن فيلم و بازي‌ها به هم كمك مي‌كرديم.

لوكيشن و محيط كار در اين فيلم مانند يكي از كاراكترهاي اصلي در كنار ما بود. به طور نمونه زماني كه من براي بازي گريم مي‌شدم، به همين شكل، گريم من خوب نبود و به قول كاهاني كه معتقد بود هنوز گريم خوب نشده و بايد جا بيفتد شايد برخلاف فيلم‌هاي ديگر كه ممكن است گرما موجب خراب شدن گريم شود اما ما در «بيست» نياز داشتيم بعد از اين مرحله، در محيط كار كنيم تا گريم به صورتمان بنشيند. اين قرار گرفتن در فضا و شروع كارهايي مانند تميز كردن تالار باعث مي‌شد گريم من تازه جا بيفتد و مال خود نقش شود و بعد از اين مراحل، كار را كليد مي‌زديم.

از طرفي به خاطر فعاليتي كه در يونيسف دارم آدم‌هايي همچون «فيروزه» را اطرافم زياد ديده بودم و اين موضوع باعث شد بهتر بتوانم در اين نقش بازي كنم و با خصوصيات رفتاري او كنار بيايم.

در گفت‌وگويي كه ما با آقاي كاهاني درباره فيلم «بيست» داشتيم او معتقد بود كه خود شما هم براي رسيدن به اين نقش انرژي زيادي گذاشتيد و تلاش بسياري كرديد. حتي 5 روز اول تست گريم با ظاهري متفاوت از هميشه حاضر شديد.

شايد اگر «بيست» اولين كاري بود كه مي‌خواستم با كاهاني همكاري كنم اين اتفاق به اين شكل نمي‌افتاد. تجربه‌اي كه ما در «آدم» داشتيم و ارتباط كاري كه بعد از آن بين ما به وجود آمد، باعث شد من اطمينان بيشتري كنم تا بتوانم خودم را رها كرده و به نقش بسپارم. اين تلاش كاملاً دوجانبه بود، خوشحالم از ابتدا در جريان ساخت اين فيلم بودم. به هر حال من به سينماي كاهاني علاقه‌مندم و نگاه بكر و ساده در عين جذاب او را در فيلم «بيست» دوست دارم. معتقدم حتي اگر زماني بخواهد كار كمدي در سينما بسازد حتما موفق خواهد بود زيرا نگاه طنز خوبي دارد در فيلم «بيست» همه بازيگران نقش‌هاي متفاوتي بازي ‌كردند.

يكي ديگر از بازي‌هاي خوب شما امسال در فيلم «شبانه‌روز» ساخته مشترك اميد بنكدار و كيوان عليمحمدي است. شما پيش از اين در كار مستند «سرخ» اين دو فيلمساز جوان بازي كرديد. تجربه كار در دومين فيلم بلند سينماي اين كارگردانان چگونه بود؟

بنكدار و عليمحمدي سينما را خيلي خوب مي‌شناسند؛ وقتي شناخت خوبي بين بازيگر و كارگردان به وجود مي‌آيد ما به نقطه ايده‌آل مي‌رسيم.

براي بازي در نقش «تاج‌السلطنه» در «شبانه‌روز» خيلي نگران بودم و استرس داشتم. از شانس من در سكانس‌هاي مربوط به اين نقش نيز عليمحمدي مريض بود.

ما هميشه عادت داريم با يك كارگردان كار كنيم ولي اين دو نفر را هميشه كنار هم ديديم. قصه تاج‌السلطنه آخرين روايت اين فيلم بود و بچه‌ها همه خسته بودند. ما دو شب تمام بررسي مي‌كرديم كه بايد كجا چه ديالوگي را بگوييم. تمام اينها براي من استرس ايجاد كرده بود. زماني كه عليمحمدي سر تمرين‌ها به دليل بيماري حاضر نشد، در صورتي‌كه من به بنكدار اعتماد كامل دارم، احساس كردم چون عادت دارم اين دو را كنار هم ببينم، اين صحنه از فيلم نابود مي‌شود و من ديگر نمي‌توانم كار كنم. به هر حال اين سكانس بازي در بازي بود و سختي‌هاي خود را داشت و قراربود در بخش بعدي اين كاراكتر را در زندگي عادي ببينيم و بايد اين تفاوت به خوبي حس مي‌شد. براي بنكدار و عليمحمدي ساختار بسيار مهم است و بازيگر نيز بايد در كمك به ميزانسن و آن ساختار بازي كند و نبايد طوري بازي كند كه همه را تحت‌الشعاع قرار دهد. ولي خوشبختانه عليمحمدي با وضعيت بيماري‌اي كه داشت سر صحنه حاضر مي‌شد و ما به خوبي توانستيم اين سكانس را بگيريم.

نقش حورا در اين فيلم چطور بود؟

چيزي كه در ايفاي دو نقش تاج‌السلطنه و حورا براي ما اهميت داشت، تنهايي اين دو شخصيت بود كه بايد به خوبي به مخاطب انتقال داده مي‌شد و اين تم مشترك اين دو نقش بود.

«تاج‌السلطنه» به خاطر تنهايي‌اي كه در اوج آن زندگي مجلل داشت، به شخصي نيازمند بود تا با او درددل كند. «حورا شيوا» نيز به عنوان فردي كه در جامعه از جايگاه خوبي برخوردار است، از همسرش دور شده بود.

«حورا» مي‌دانست كه در سرد شدن رابطه يك نفر مقصر نيست و اين موضوع را به خوبي نشان مي‌داد. ما از جايي وارد زندگي اين زوج مي‌شويم كه همه چيز در عمل متلاشي شده و شايد يك بند باريك كه همان كودك است هنوز اين رابطه را تا حدودي نگه داشته است. اين موضوع تنهايي را براي اين شخصيت به وجود آورده است كه من سعي كردم آن را دربياورم.

نقطه مشتركي بين تمام شخصيت‌هاي اصلي «شبانه‌روز» در فيلمنامه وجود داشت و اين شخصيت‌ها نوع زندگيشان براي خيلي از افراد در جامعه ممكن است حسرت باشد. آنها، عشق، حرفه، زيبايي و رفاه زندگي و... را با هم دارند. اما همين آدم‌ها در تنهايي، زندگي‌شان به شكل ديگري است. شايد همه آنها زماني كه پس از كار روزانه به خانه مي‌روند نقاب خود را كنار مي‌گذارند. البته اين نقاب را خودشان انتخاب نكرده‌اند، شايد نقابي است كه اجتماع براي آنها انتخاب كرده است. اين آدم‌ها ممكن است مشكلاتي در زندگي خود داشته باشند، اما اين را وظيفه خود مي‌دانند و يا شايد جامعه به آنها تلقين مي‌كند، زماني كه دوباره صبح مي‌شود و بايد وارد اجتماع شوند، دليل ندارد كه همه مشكلات آنها را ببينيد. اين به عقيده من نقطه اشتراك بين شخصيت‌هاي داستان بود.

از عنوان خود فيلم استفاده مي‌كنم، ما در يك شبانه‌روز مي‌بينيم كه چه اتفاقاتي مي‌افتد. من اين را يك تمثيل مي‌دانم. زماني كه نور كنار مي‌رود و شب مي‌رسد ما مي‌توانيم خود واقعيتمان باشيم.

با توجه به «پرده آخر» كار قبلي واروژ كريم‌مسيحي، اين ذهنيت در مخاطب وجود دارد كه ما امسال با كار جديد و متفاوتي در سينماي ايران روبه‌رو هستيم. اين شانس هم براي شما وجود داشت كه در ترديد نقشي ايفا كنيد.

زماني كه از دفتر كريم‌مسيحي با من تماس گرفتند و عنوان كردند كه قرار است كار جديدي را شروع كند،بسيار خوشحال شدم. البته فقط به خاطر اين‌كه خودم در اين فيلم قرار بود نقشي داشته باشم اين حس را نداشتم. هميشه از گذشته اين سوال براي من مطرح بود كه چرا با تجربه خوبي كه ما از «پرده آخر» در ذهنمان داشتيم، كريم مسيحي كار جديدي را شروع نمي‌كند.

در همان ابتدا قرار شد نقش كوتاهي را در فيلم ايفا كنم. اين كوتاهي نقش برايم اهميت نداشت. زيرا معتقدم همين حضور كوتاه مي‌تواند تجربه خوبي براي من باشد. اما متاسفانه بعد از مدتي فيلمبرداري در همان فاز اول متوقف شد. من در آن زمان خيلي نگران بودم كه كار به دليل مشكلات به نتيجه نرسد. اما خوشبختانه خانم آناهيد آباد، دستيار او، تلاش‌هاي زيادي را براي شروع دوباره كار انجام داد. حضور سعيد سعدي را به عنوان تهيه‌كننده در اين پروژه بسيار مثبت مي‌بينم. چون فكر مي‌كنم اگر تهيه‌كننده ديگري ادامه اين كار را قبول مي‌كرد شايد به نتيجه نمي‌رسيد.

از مخاطبان تقاضا دارم با پيش‌داوري فيلم را نبينند. زيرا قضاوت‌ها و مقايسه‌كردن‌ها هميشه به نفع فيلم نيست، مطمئن هستم حضور واروژ كريم‌مسيحي كار متفاوتي در سينماي ايران رقم بزند.

بازي‌ها در اين كار بسيار خوب بود با وجود اين‌كه نقش كوتاهي داشتم اما از نتيجه آن راضي هستم. مساله اصلي فيلمنامه قدرت و انتقال قدرت است و فكر مي‌كنم با حضور بازيگران مطرحي چون بهرام رادان، ترانه عليدوستي، عليرضا شجاع‌نوري، حامد كميلي و كارگرداني خوب كريم‌مسيحي و ساير عوامل حرفه‌اي فيلم بايد شاهد يك اثر متفاوت باشيم.

يكي ديگر از نقش‌آفريني‌هاي شما امسال در سومين كار بيژن ميرباقري است.

به هر حال مخاطب با توجه به فيلم درخشان «ما همه خوبيم» از اين كارگردان، منتظر يك كار جديد است.

من نيز سينماي ميرباقري را با فيلم خوب «ما همه خوبيم» مي‌شناسم و هميشه علاقه‌مند بودم با او همكاري كنم. البته ميرباقري براي بازي در فيلم «روز برمي‌آيد» نيز به من پيشنهاد كار داد اما متاسفانه به دلا‌يلي قبول نكردم‌البته به يكتا ناصر بازيگر نقش زن اين فيلم براي اين حضور تبريك مي‌گويم، اما خوشبختانه قبول نكردن همكاري قبلي باعث نشد كه ميرباقري در «دوزخ، برزخ، بهشت» به حضور من فكر نكند. اين‌بار با كمال اشتياق اين دعوت را قبول كردم.

دفتري كه ميرباقري فعاليت سينمايي خود را در آن دنبال مي‌كند براي من اهميت ويژه‌اي دارد. آنها با حضور برادران شاهسواري دفتري را تشكيل دادند كه معتقدم توانستند آثار متفاوتي را به تصوير بكشند. به همين دليل علاقه‌مند بودم با آنها همكاري كنم.

«دوزخ، برزخ، بهشت» از فيلمنامه خوبي برخوردار بود. البته برايم نقش مقابل اهميت داشت و فكر مي‌كنم علي مصفا انتخاب بسيار درستي بود. فيلم از ساختاري اپيزوديك برخوردار است كه ما در طول كار ارتباطي بين اين روايت‌ها هستيم. لوكيشن در اين كار ثابت و شخصيت‌ها و زمان‌ها است كه تغيير مي‌كند. اپيزود «دوزخ» ماجراي زندگي يك زن و مرد است كه به انتها رسيده و بعد از سال‌ها به خاطر موضوعي مجبور مي‌شوند، يكديگر را ببينند. اين اپيزود به ديدار اين دو نفر مي‌پردازد. تجربه بازي با مصفا براي من بسيار خوب بود. سردي بين روابط اين زوج كه ميرباقري بر آن تكيه داشت به عقيده من به خوبي نمود پيدا كرده است و كار در كنار كارگرداني خوب ميرباقري از فيلمبرداري و نورپردازي مناسبي برخوردار است.

جدا از فعاليت بازيگري شما در سينما، ما در اين چند سال اخير شاهد فعاليت‌هاي مداوم شما در يونيسف بوديم، كمي از كارهاي خودتان و نوع همكاري‌هاي با اين مركز توضيح دهيد؟

دليل همكاري من در ابتدا با يونيسف به پروژه( HIVايدز) برمي‌گردد كمپين 5 ساله‌اي كه در واقع يونيسف با دولت ايران در آن همگام شد و از زماني‌كه همكاري خودم را با عنوان سفير با اين سازمان شروع كردم، تمام تلاشم را براي بيان كردن راهكارها و فعاليت‌هاي يونيسف انجام دادم.

مردم ما به سينما و ورزش بسيار علاقه‌مند هستند و دوست دارند راجع به كساني كه در اين حوزه‌ها فعاليت مي‌كنند، كنجكاوي كنند و به نوعي آنها را دوست دارند. اين موضوع به من كمك كرد تا پيام‌هاي يونيسف براي مردم با توجه بيشتري روبه‌رو شود. البته لطف مطبوعات را نيز در اين مسير فراموش نمي‌كنم. اين فعاليت‌هاي يونيسف پيش از اين نيز انجام مي‌گرفت اما در مطبوعات صحبتي از آن مطرح نمي‌شد. من سعي كردم با حضور خودم اين فضا را پررنگ‌تر كنم تا بتوانيم يك فعاليت تنگاتنگي را با خبرگزاري‌ها و مطبوعات داشته باشيم.

هنر در هر زمينه و در هر شكلي مي‌تواند براي مردم جذاب باشد و از اين طريق ما مي‌توانيم پيام‌ها را بهتر انتقال دهيم. در اين مسير رسانه‌ها نقش موثري دارند. شايد قبل از اين‌كه همكاريم با يونيسف شكل بگيرد، علاقه زيادي به مصاحبه نداشتم و هميشه فكر مي‌كردم من كارم را در سينما انجام مي‌دهم و منتقدين آن را مي‌بينند و مطبوعات نيز درباره آن مي‌نويسند و نيازي به صحبت كردن درباره آنها نيست. اما زماني كه كارم را در يونيسف شروع كردم، متوجه شدم كه يكي از راه‌هايي كه به من در اين مسير كمك مي‌كند مطبوعات است.

يكي از مسائلي كه باعث شد فعاليت‌هاي يونيسف در اين چند سال اخير بيشتر ديده شود، سرمايه‌گذاري و كمك بخش خصوصي بود. اين حمايت‌ها براي فعاليت‌هاي يونيسف بسيار مفيد و مثبت است.

يونيسف يكNGO است و با چنين مراكزي هيچ تفاوتي ندارد و فقط بين‌المللي است و عملا بايد مستقل و غيرانتفاعي باشد. حدود 30 درصد بودجه‌اي كه اين مركز نياز دارد از فروش محصولاتش به دست مي‌آورد و ما با كمبود بودجه 70 درصدي روبه‌رو هستيم.

اين مركز در هر پروژه‌اي با دولت همگام است. اين سازمان دولتي مي‌تواند، آموزش و پرورش، وزارت كشور، بهزيستي و ديگر ارگان‌ها باشد. البته بخش خصوصي نيز نقش مهمي دارد و كمك‌هاي مردمي در اين بخش را نمي‌توان كتمان كرد. يونيسف سازماني نيست كه به مردم نيازمند پول دهد. بلكه ارگان‌هاي ديگري چون بهزيستي و كميته امداد افراد نيازمند را تحت پوشش قرار مي‌دهند. يكي از فعاليت‌هاي مهم اين مركز آموزش است. البته در شرايط بحراني در كشور چون زلزله و سيل و... فعاليت‌هايي را انجام مي‌دهند. از معرفي ديگر در پروژه‌هاي مختلف چون ساخت فيلم‌هاي مستند، تبليغاتي و... نيز همكاري مي‌كند.

من به عنوان سفير حسن نيت در كنار بحث اطلاع‌رساني در سمينارهاي مختلف كه در ارتباط با فعاليت‌هاي يونيسف و موضوعاتي همچون مشكلات معتادين، بيماري ايدز و... برگزار مي‌شود حضور دارم.

سال گذشته هفته كودك را در خانه هنرمندان برگزار كرديم كه بازتاب مثبتي داشت. اما متاسفانه امسال كمي از برنامه عقب بوديم و نتوانستيم به شكل قبل اين برنامه را برپا كنيم.

به عنوان بازيگر در آثاري كه در رابطه با فعاليت‌هاي يونيسف باشد همكاري مي‌كنم و در غير اينصورت نيز فيلمسازان نمي‌توانند از همكاري، بهره ببرند. البته ما تعدادي تيزر نيز درباره بيماري توليد كرديم كه اميدوارم به زودي ازIRIB پخش شود.

شما با هنرمندان چه فعاليت‌هايي در اين مركز داريد؟

دوستاني كه علاقه‌مند هستند درباره ايدز، حقوق و تربيت كودكان، نحوه ارتباط كودك با والدين و... فعاليت هنري داشته باشند مي‌توانند با ما همكاري كنند و از نظرات كارشناسان يونيسف در توليد آثار خود استفاده كنند زيرا از اين طريق اطلاعات درستي به مخاطب انتقال داده مي‌شود.

بايد اطلاع‌رساني به مخاطبين اين مركز بيشتر از گذشته انجام شود. در اين راه مي‌توانيم از حضور هنرمندان استفاده كنيم. ما در آينده برنامه‌ريزي بهتر و دقيق‌تري انجام خواهيم داد.



منبع : جام جم

به روز شده در : جمعه 7 فروردين 1388 - 20:14

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات

N
شنبه 8 فروردين 1388 - 12:17
1
موافقم مخالفم
 
ریسک کردم

مثل هميشه دمت گرم مهتاب جون!

لیدا
شنبه 8 فروردين 1388 - 23:36
0
موافقم مخالفم
 
ریسک کردم

بازیش عالیه خیلی دوسش داریم

تبریک مهتاب جون تبریک

...
يکشنبه 9 فروردين 1388 - 0:7
0
موافقم مخالفم
 
ریسک کردم

mamnoon matlabe jalebi bod

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2008, cinemaema.com
Page created in 4.78338289261 seconds.