«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم» : انتقاد«عبدالجبار كاكايي»، شاعر معاصر از «اخراجي‌ها2»؛ :: سينمای ما :: پايگاه خبری - تحليلی سينمای ايران :: Iranian Movie News & Information
سه‌شنبه 25 فروردين 1388 - 12:25
module-htmlpages-display-pid-97.html





                       



انتقاد«عبدالجبار كاكايي»، شاعر معاصر از «اخراجي‌ها2»؛
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

سینمای ما - «عبدالجبار كاكايي»، شاعر انقلاب اسلامي و دفاع مقدس، درباره فيلم «اخراجي‌ها2» نوشته است كه دوست نداشته چهره تحريف‌شده آرمان‌گراهاي دهه شصت، مضحكه شود. 

كاكايي تماشاي فيلم «اخراجي‌ها2» همراه با پسرش را دستمايه نوشتن يادداشتي انتقادي با عنوان «يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم» قرار داده است.
كاكايي در اين يادداشت مي‌نويسد: «از بارون عصر بيست فروردين با پسرم پناه برديم به سينما پايتخت و اخراجي‌ها2 در حال نمايش بود. از اين كه كارگردان آدم‌هاي شبيه به خودش رو دستمايه خنده مردم تهرون هشتاد و هشت كرده، ناراحت شدم. دوست نداشتم چهره تحريف شده آرمان‌گراهاي دهه شصت، مضحكه مردم بشه. اما به هرحال اتفاقيست كه در برابر چشم عقلاي سينما افتاده و برادران زودجوش و ديرپز انقلاب و جنگ آخرين شيرين‌كاري‌هاشون رو نشون مي‌دن. يه روز جلوي دانشگاه يه روز سر چهار راه حالا هم رو پرده سينما.»
كاكايي در ادامه يادداشت خود خطاب به پسرش آورده است: «نه پسرم جنگ اين نبود. اين آدماي عملي و لمپن به كيلومتر پنجاه جبهه مي‌رسيدن استحاله مي‌شدن. ديگه تا اردوگاه اسارت به همون حال نمي‌موندن. پسرم كسي كه بوي مرگ رو بشنوه خماري از سرش مي‌پره. پسرم دنياي ذهني كارگردان به اندازه شخصيت‌هاي فيلمشه. او فكر مي‌كنه اگه روحاني و جاهل به درك هم برسند همه مشكلات كشور حله. نجبا و عقلا هم يا دكترهاي هالو هفت شنبه هستند يا هواپيما رباهاي منافق.»
اين شاعر و ترانه‌سراي دفاع مقدس ادامه مي‌دهد: «پسرم ما خسته شديم و داريم به خودمون مي‌خنديم. اين‌تلخ‌ترين خنده يه نسل سرخورده است. پسرم برگشتن به مردم هزينه‌هاي زيادي داره و تو سعي نكن اون قدر از مردم فاصله بگيري كه مجبور شي با اين شيرين‌كاري‌ها دلشونو به دست بياري.»
كاكايي در پايان يادآور مي‌شود: «همين حرفا رو تو برگشت به پسرم گفتم؛ زير باروني كه خنده‌هاي تهرون هشتاد و هشت رو خيس كرده بود.»




منبع : فارس

به روز شده در : شنبه 22 فروردين 1388 - 20:53

چاپ این مطلب |ارسال این مطلب |

نظرات


يکشنبه 23 فروردين 1388 - 2:25
-1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

اگه پدر ما دوسال تو جنگ بود اونم در اهواز، گفت: این آدمهایی که در فیلم اخراجیها به عنوان لات دیده میشند در جبهه زیاد بود ، اما خبری از حاجی و سید نبود............

mehdi
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 9:9
-1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»
در مورد این فیلم یعنی پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران سایت سینمای ما تا الان حتی یک نقد که به اندازه ی سر سوزنی به نکات مثبت این فیلم اشاره کرده باشه انتشار نداد . من و خیلیهای دیگه مثل من بیشترین توقعی که از شما داریم اینه که بی طرف باشید و و انصاف داشته باشید همین . والا بازی های سیاسی و سلیقه ی شخصی مربوط به شخص است سیاستمدار . حیف که پاکی و بی آلایشی آدمها این روزها ارزانترین بازیچه است و راحت ترین وسیله برای خودنمایی ولی حیف از سر سوزنی عمل به حرفها و شعارها و ... و اما در مورد آقای کاکایی ، عزیزم : در زمانی دورتر از مادها در نزاعی سخت با جلادها عده ای رفتند حج حاجی شدند عده ای ماندند و اخراجی شدند. اینم سانسور کنید . این تنها کاریه که توی این مملکت همه توش استادن.

سینمای ما - اگر لینک‌ای از این نقدهای مثبت که توسط منتقد شناخته شده‌ای نوشته شده بود، دارید، برای‌مان بفرستید؛ حتما کار می‌کنیم. امروز یادداشتی از آقای محمد آقازاده یافتیم.
میثم
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 14:6
1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

آه این بغضی بود که مدتها نترکیده بود ، وقتی سطور این مطلب رو می خوندم اشک داغ از چشمام بیرون می زد ، مامانم اومد تو اتاق و گفت چی شده ، چی داری می خونی؟ گفتم هیچی نیست مامان نگران نباش ، یکی از بزرگان این مملکت حقیقت رو عرضه کرده، حقیقتِ لخت و عور ، بدون لاپوشونی ، و چون این حقیقت از سر قلب خونچکانش برخواسته ، وقتی به من رسیده اشک من رو هم حل کرده .

آقای کاکایی نمی دونم قلمت رو ببوسم یا دستت رو یا اون قلب خونریزتو که امسال تو فراوون هستن ، فقط در همین حد می تونم بگم : درود به یه جو غیرتت.

رسول
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 18:1
1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

درود بر عبداجبار کاکایی عزیز .شدیدا تحت تاثیر قرار گرفتم...

شاهین
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 22:20
0
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

بالاخره حق مطلب ادا شد

بی نظیر بود

اون دوستی هم که گفتن حاجی و سید تو جبهه نبود و فقط لات بود باید به دیدگاه پدرشون نگاه کنن. کافر همه را به کیش خود پندارد . . . شاید ایشون فقط لات و لوتو دیده . . .

به هرحال جبهه هرچی که بود ، اخراجی ها واقعیت نبود . . . یه فیلم سیاسی و ناشیانه

مصطفی
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 22:27
-1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

مسعود فراستی/اخراجی ها مسئله دار است!!!

۱- می‌شود در مواجهه با اخراجی‌ها، خندید اما اخم کرد و وانمود کرد که نه، ما اصلاً نخندیدیم.

می‌شود پاروپا انداخت و با ژست روشنفکرانه به خندیدن و سرگرمی حمله کرد و به 3میلیون تماشاگر تهرانی و شهرستانی - که سخت خندیده‌اند - توهین کرد و فرافکنانه گفت که: «سلیقه مخاطب عام تنزل کرده و ساده‌پسند شده.» اکثر آنها - یا همه آنها- «لومپن»‌اند و ما...

می‌شود با ژست دفاع از «اصول» و دفاع از هنر، سانسورچی شد و طرفدار خط قرمزها و گفت «وامصیبتا، اخراجی‌ها، خط قرمزها را شکسته!»

می‌شود رانت‌خوار بود اما رد گم کرد و گفت: اخراجی‌ها، از رانت برخوردار بوده و...

می‌شود گفت در غیاب آثار «فاخر»(؟) و معناگرا و جشنواره‌ای و... اخراجی‌ها چنین می‌تازد. صبر کنید فلان فیلم «متفکرانه» بیاید ببینید چه خواهد کرد!

می‌شود مدرن بود- یا پست مدرن- و اهل هنر و از بیان و زبان عامیانه فیلم ایراد گرفت و به فرهنگ عامه تاخت.

می‌شود ضعف‌ها و کاستی‌های املایی و انشایی فیلم را لیست کرد اما توضیح نداد چرا مخاطب ادامه می‌دهد و از فیلم پرت نمی‌شود.

می‌شود تقیه کرد- و لو نرفت- و هیچ‌ نگفت، اما...

2- اخراجی‌ها، فیلم کمدیِ سیاسیِ اجتماعی و جنگی است؛ که خوب می‌فروشد و همه را می‌خنداند: ترک و فارس، لر و گیلک و بلوچ و... جوان و نوجوان و میانسال و مسن؛ جوان رپ موتیغ‌تیغی، چادری و مانتویی، جانباز و معلم و دانشجو، رفتگر و پزشک و کاسب و... فقیر و غنی از اسلامشهر تا تجریش و نیاوران و شهرک‌غرب؛ و از مذهبی‌ترین شهرها - قم و مشهد- تا اصفهان و شیراز و تبریز و بندرعباس و... با بلیت 1000 تومانی تا 3000 تومانی. بیش از 3میلیون نفر و 4میلیارد تومان فروش تا امروز.

3- واقعیت این است که مردم- مخاطب عام- که تریبونی ندارند جز شرکت در مراسم راهپیمایی، شرکت در مسابقات فوتبال و سینما رفتن، می‌خواهند «دیده» شوند. می‌خواهند حرف بزنند. دسته‌جمعی هم حرف بزنند. می‌خواهند به ریاکاری، «نه» بلندی بگویند و در آخر در دفاع از آب و خاک و... سرود «ای‌ایران» سربدهند.

4- در زمانه‌ای که هرکس در جدی گرفتن خود جدیت بسیار به خرج می‌دهد؛ و در زمانه‌ای که هرکس یا روشنفکر است، یا سیاست‌باز، یا هر‌دو؛ و در زمانه‌‌ای که ریاکاری بیداد می‌کند، اما به باور من آغازِ پایانش فرارسیده؛ طنز و شوخی چه غنیمتی است‌ و چه کارساز.

5- خنداندن مردم، سخت‌ترین کار است و نیک‌ترین کار. برای جدی خنداندن آنها، باید از آنها بود، باید آنها - و مسائلشان- را شناخت و آنها را دوست داشت.

اخراجی‌ها، کمدی است و همه شوخی‌هایش سمت و سوی سیاسی- اجتماعی دارد: 1- زدن و هجو دشمن. 2- هجو ریاکاری و برای وصل کردن- و وحدت- آمده، نه برای...

هیچ‌کدام از شوخی‌های اخراجی‌های 2، از این قاعده مستثنی نیست و کار بزرگ این است که لحظه‌ای کمیک می‌شود و ما را می‌خنداند - چه علیه ریاکاری و چه حمله به دشمن- و لحظه‌ای بعد جدی می‌شود و تراژیک و این کار سخت - طنز جدی، جدی طنز- را تا به آخر به پیش می‌برد.

ده‌دقیقه اول فیلم - سکانس قبل از عنوان‌بندی- را در هیچ فیلم جنگی دیگر ندیده‌ایم و تلخی و تندی‌اش را نچشیده‌ایم. این صحنه برخلاف «دوئل»، جنگ بی‌هویتی را عرضه نمی‌کند، جنگ ما را و مظلومیت ما را می‌نمایاند. آن هم با استفاده از تروکاژهای کامپیوتری که 5 تانک را چند برابر کرده و حمله دشمن را سبعانه ساخته. رنگ صحنه، نیز آن را نوستالژیک می‌کند.

6- فیلم در جنگ، در اردوگاه و در هواپیما، مسیر و نگاهش را از دست نمی‌دهد. حرف اصلی‌اش- برای اولین‌بار در سینمای ما- این‌ است که: اسارت سخت‌تر از شهادت است‌ و این حرف را به راحتی به ما می‌رساند. صحنه از بالا گرفته شده سرهای اسرا در خاک را به یاد بیاورید.

حرف دیگرش که حرف سیاسی است و یکی از مهمترین اصول رفتاری جنگ دفاعی ما، آزاد کردن اسیر در مقابل قتل عام اسرای زخمی ما توسط دشمن.

حرف دیگرش در اردوگاه، دست انداختن تقیه و ریاکاری است- با بازی خوب و تیپیک شریفی‌نیا- و حرف آخر، وحدت همه اسرا در مقابل دشمن.

هجو «روسری قرمز»‌ها نیز، حمله به خائنان است‌ و مخاطب کف می‌زند. در هواپیمای پرواز 598 نیز تمام شوخی‌ها سیاسی است.

7- اخراجی‌ها، بیش از اینها فیلم جنگی است؛ فیلم دفاع مقدس است، اما نه دفاع مقدس سینمایی کلیشه شده ما.

تفکر حاکم بر هر دو اخراجی‌ها برخلاف دیگر فیلم‌های جنگی ما- حتی فیلم‌های خوبمان- بینشی دیگر است. در جنگ همه مقدس نبوده‌اند و آسمانی. بسیاری آدم‌های زمینی، با ضعف‌ها، ترس‌ها و حتی رذالت‌هایی بوده‌اند که در جبهه، تغییر کرده‌اند. ناموس‌پرستی، حداقل مرامشان بوده که به وطن‌دوستی رسانده‌شان و به سرود «ای‌ایران.»

8- با اخراجی‌ها، هرچند با زبان طنز، می‌شود به جنگ ما نزدیک شد؛ آن هم با یک نگاه ملی در گستره یک ملت.

9- اخراجی‌ها، ضدضدجنگ است و با یک شوخی کوتاه به سؤال «چرا جنگیدیم» پاسخ می‌دهد: «اگر نمی‌جنگیدیم، حالا باید به صدام می‌گفتید آقا دایی.» همه حرف را می‌زند.

10- فیلم «مسأله‌»دار است‌ و مخاطب نیز مسأله را می‌فهمد - هرچند با ظاهری غیرجدی- چرا که مسأله، مسأله اوست: طرد و لعن ریاکاری و جانمازش آب کشیدن و دفاع از ناموس و شرف ملی در مقابل دشمنان خارجی.

خوب این مسأله جدی ما تنها به این شکل و با تیپ‌سازی و طنز قابل گفتن - و شنیدن- است و تحمل کردن.

و مخاطب عام که توده بی‌شکلی نیست، پس از سرگرم شدن و سرگرم شدن و خندیدن، به مسأله می‌رسد و شعورش کار می‌کند و «آغازِ پایان» را به جلو می‌راند و وحدت ملی را.

میثم
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 22:35
0
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

سلام ، شرمنده منظورم از امسال = امثال بود که اگه لطف کنید ، اصلاح بشه ، سپاس

عادل ناصري
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 23:7
0
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

سلام در وبلاگ توسعه سينماي فاخر(با جستجو در GOOGLE )دليل پرفروش شدن اين فيلم(تا اينجا 18 دليل) آمده .

در انتها از ساخته شدن اين فيلم مراتب تاسف خود را اعلام

مي دارم.

تینا
يکشنبه 23 فروردين 1388 - 23:52
-20
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

بخندیم بهتر از این هست که مثل( به نام پدر و موج مرده ) شک کنیم که اصلاٌ چرا جنگیدیم.

آقا مهدی دم شما گرم.

محسن...
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 2:3
0
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

آقای ده نمکی این ما نیستیم آقای کاکایی ها که برای دفاع مقدس شش و هشت نخونده شعر خونده .شما چی برای دفاع مقدس چی خوندی ؟ای ایران؟یعنی کسی که وطن فروش و آدم فروش و دزد .. بود با یه تو گوشی و ای ایران آدم میشند؟نه تازه اونجاست که اخراجی میشند

نازنین
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 2:21
1
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

کیف کردم

عالی بود

ممنونم آقای کاکایی

تو این اوضاع مزخرف همین که یه مرد پیدا شد و اونقدر جسارت داشت تا بگه«این آدم و شیرین کاری هاش!یه روز جلوی دانشگاه(یادتون میاد مگه نه؟!!!)یه روز سر چهارراه و یه روز روی پرده سینما(لامصب کاش به این یکی که از قضا عشق ما هم هست رحم میکرد اما نه نون اینجاس امروز نون اینجاس فردا شاید......)دیده میشه» جای شکر داره

جبهه و اساسا میدان جنگ جای عملی ها و ترسوها

و اوباش کثیف و مزخرف نبوده و نخواهد بود

آقای ده نمکی با نشون دادن یه مشت لاتو معتاد و چاقو کش و .........به جای جوونهای مثل گلمون که با تنشون دور این مملکت دیوار گوشتی کشیدن و یه سانت ازش رو به کسی ندادن بارت رو خدارو شکر بستی! بار هفت نسل بعدتم بستی تورو به هر اونچه بهش اعتقاد داری دست از سر سینما بردار برو بازم هفته نامه در بیار (هفته نامه هاتون رو خوب یادمه هر چند خودتون دیگه نه یادتون میاد و نه اعتقادی.........)

اگر هم براتوم مقدور نیست از چاه نفتی که بهش رسیدید دست بکشید (تاجاداره باید مکیدنه؟!) تورابه خدا داعیه ارزشی بودن برای چیزی(اخراجی ها) که ساختید نداشته باشید این مثل این میمونه که تو صورتمون بهمون فحش بدید(کار از از توهین به شعور گذشته)

میثم
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 13:39
0
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

آقای فراستی شما دیگه چرا؟

چرا با کلمات بازی می کنید ؟ ژست روشنفکرانه یعنی چی؟ اصلا ببینیم مگه همین روشنفکران ما نبودند که به فرهنگ این مملکت تعالی بخشیدند که بعدا شما رسالت اونها رو به عهده بگیرید و با قلمتون اصلاح کنید؟ حالا روشنفکری شده تابو؟ شما که اِنده فلینی باز بودی ، شما که نقد سینمای هیچکاک رو تموم کرده بودی؟ حالا از دیدگاهت اخراجیها شده مساله دار ؟ اخراجیها حرف برای گفتن داره؟ واقعا به این نقد شما بخندیم یا گریه کنیم؟ الان با این نقدی که نوشتی من یکی که دیگه به نقدهات نمی تونم اعتماد کنم. برای خودم متأسفم که تو این جامعه زندگی می کنم که تو روز روشن تو روی آدم وای میستن و می گن:

اخراجیها رو ببین ، ژست روشنفکری هم به خودت نگیر!

محسن
دوشنبه 24 فروردين 1388 - 18:44
11
موافقم مخالفم
 
«يه روز به دنيا خنديديم، يه روز به همديگه، حالا به خودمون مي‌خنديم»

با سلام به دوستان

نمی دانم این حرفهای من سانسور می شود یا نه بالاخره من حرف دلم را می زنم

من منتقد سینما نیستم و آدم عادی هم نیستم ،من از مقامات هم نیستم ،من فقط علاقمند سینمایم و هر آنچه ببینم نقد می کنم

راستش را بخواهی من از مخالفین اخراجی ها 1و 2 هستم شاید بپرسید چرا ؟؟الان عرض می کنم

1-قبل از ساخت اخراجی ها 1 آقای ده نمکی با توجه به پیشینه خود و علاقمندی به جنجال تصمیم به ساخت این فیلم گرفت ،ایشان به خوبی می دانستند که تماشاگران در این چند سال اخیر از آثار کمدی و طنز استقبال می کنند ،که در این جا اولین جرقه ساخت به ذهنش زد،،با توجه به فروش فوق العاده مارمولک ایشان به خوبی می دانستند که اگر در نوشتن فیلمنامه وارد خطوط قرمز شونند بیشترین استقبال را خواهند داشت که همین طور هم شد..من یک سوال از ده نمکی دارم چرا با وجود این همه جوان با تقوا و با غیرت و با شهامت در جبهه چرا زندگی یک شخصیت لمپن را در دستور خود قرار داد..چرا جبهه با داشتن شخصیت های بزرگی چون شیهد همت و مهدی باکری و چمران و زین الدین و ...چرا ده نمکی زندگی بایرام (با بازی اکبر عبدی)را به تصویر می کشد ،من جواب این سوال را می دهم فقط به خاطر گیشه چون مردم ما لوس بازی و مسخرگی و لودگی را دوست دارنند

2-امیر قادری بهترین حرف را زد اخراجی ها فیلمی فریب کارانه است طبق همان چیزهایی که من گفتم

3-اخراجی ها با حمایت بسیار شدید صدا و سیما و خانه سینما .و وزارت ارشاد روبروو گشت و اینک در تهران بهترین سینماها با بیشترین صندلی در اختیار این فیلم قرار دارد...من نمی دانم آقای ده نمکی وقتی می گویید از من حمایت نمی شود و یا اینکه آمدن سیدی قاچاق کار دشمنان من بود ،،واقعا شما متوجه این حرفها می شود در سال 86 بیش از 20 فیلم به صورت قاچاق وارد بازارشد و یکی از آنان اخراجی ها بود ،حالا نمی دانم این جنجال برای چیست

4-به قول عبدالرضا کاکایی نه پسرم جبهه این نبود ،اینها یک مشت آدمهایی لمپن هستند که به فکر منافع خودشان هستند...یکی برای تلویزیون و دیگر برای عشق بازی

5-دلیل مخالفت من با فیلم به این علت است که من سابقه و گذشته این ادم را می دانم ..ده نمکی روزی چماق بر سر آنانی که سرود ای ایران می خوانند می زد ،و امروز در پایان فیلمش مخاطبان را به وحدت فرا می خواند،،>>آدمی که روزی در هفته نامه اش بیشترین اهانت ها را به مقامات مسئول می کرد>>آدمی که با ساخت مستند فقر و فحشا در دوران اصلاحات تصویر بسیار تیره و تلخی از جامعه از جامعه ایران نشان داد...

6-من مخالف ده نمکی و فیلمش هستم ،،آدمی که می گویید این فیلم تو دهنی به روشنفکران است ،حالا خودتان قضاوت کنید که من راست می گوییم>>آدمی که در تالار وحدت در مقابل پیشکسوتان سینما و مسئولین سینما اهانتی بسیار اشکار به سیمرغ بلورین کرد ،سیمرغی که ایرانی آن را سالها ارزشمند می دانستند وبه هیئت داوران احترام می نهادند

7-آقای ده نمکی تماشاگری که در صف بلیط می ایستد نه به خاطر شما ،و نه به خاطر طرز تفکر شما فقط به این علت که عاشق خندیدن و تفریح است و خوشبختانه در فیلم شما فراوان است

8-برای سینمایی ایران متاسفم فروش بالای این فیلم در دراز مدت برای سینمایی ایران گران تمام می شود ،،سینمایی که روزی فیلم شوکران و آژانس شیشه ایی ،زیر پوست شهر و سگ کشی و مهمان مامان و چهارشنبه سوری فروش می کرد اینک باید فروش فیلم بی سرو ته را جشن بگیرد

9-آقای ده نمکی دو سال پیش وقتی فیلم اخراجی ها به فروش بالایی رسید در یک مصاحبه گفته بودنند که فیلم من از تبدیل شدن سینما به مخروبه و چلو کبابی جلوگیری کرد ،،حالا خودتان قضاوت کنید.. آیا نیاز به منت گذاشتن است !!!

10- در سینمایی که فیلمهایی بزرگی همچون به رنگ ارغوان و سنتوری و صد سال به این سالها و برخی فیلمها همچون افساید ،آتشکار،عصرجمعه،تسویه حساب،شبانه،نسل جادویی،کتاب قانون در بلاتکلیفی یا توقیف به سر میبرند >>آیا باید به فروش اخراجی ها خوشحال باشیم؟؟؟؟؟؟

،فیلم آفساید یک اثر انسانی ،لطیف و ملی بود ..فیلمی که پایان بسیار زیبا داشت ،فیلمی که هر ایرانی با دیدنش به لذت می رسید و از این که ایرانی هست افتخار می کرد ..فیلمی که قطعا با توجه به درون مایه اش اگر در زمان خودش اکران می شد به فروش بسیار بالایی می رسید اما افسوس که نشد افسوس افسوس افسوس

اضافه کردن نظر جدید
:             
:        
:  





             

استفاده از مطالب و عكس هاي سايت سينماي ما فقط با ذكر منبع مجاز است | عكس هاي سایت سینمای ما داراي كد اختصاصي ديجيتالي است

كليه حقوق و امتيازات اين سايت متعلق به گروه مطبوعاتي سينماي ما و شركت پويشگران اطلاع رساني تهران ما  است.

مجموعه سايت هاي ما : سينماي ما ، موسيقي ما، تئاترما ، دانش ما، خانواده ما ، تهران ما ، مشهد ما

 سينماي ما : صفحه اصلي :: اخبار :: سينماي جهان :: نقد فيلم :: جشنواره فيلم فجر :: گالري عكس :: سينما در سايت هاي ديگر :: موسسه هاي سينمايي :: تبليغات :: ارتباط با ما
Powered by Tehranema Co. | Copyright 2005-2008, cinemaema.com
Page created in 0.118999004364 seconds.