فصل جوايز براي ايران خيلي زود به پايان رسيد
شگفتيهاي گلدنگلوب
سينماي ما-صوفيا نصرالهي: نكته دلچسب مراسم گلدن گلوب اهداي جايزه سيسيل.ب.دميل بخاطر يك عمر دستاورد هنري به وودي آلن بود كه امسال «جازمين غمگين» را ساخته بود اول اما استون روي صحنه آمد و «جازمين غمگين» را معرفي كرد و بعد نوبت دايان كيتون بود كه لباسي شبيه فيلم «آني هال» پوشيده بود....
تينا في(بازيگر سريال كمدي 30 راك) و امي پوهلر(بازيگر سريال كمدي پاركها و سرگرمي كه خودش هم نامزد دريافت جايزه بهترين بازيگر زن سريال كمدي بود) مجريان هفتاد و يكيمين مراسم گلدنگلوب بودند تا از بهترينهاي سينما و تلويزيون در سال 2013 تقدير كنند. جوايزي كه برخي از آنها مطابق پيشبينيها و نزديك به انتخابهاي حلقههاي مختلف منتقدان بود و برخي ديگر كاملا سينمادوستان را غافلگير كرد. از آنجايي كه خيلي مواقع انتخابهاي گلدنگلوب در واقع كليدي براي تشخيص برندگان اسكار است، اين انتخابهاي عجيب سردرگميها را براي اسكار هم بيشتر كرد. بنظر ميرسد حالا گزينههاي بيشتري براي رقابت در بخشهاي مختلف مطرح هستند. سال 2013 براي سينما سال خوبي است. تعداد فيلمهاي عالي امسال آنقدر زياد بوده كه ده اثر براي نامزدي بهترين فيلم اسكار به راحتي پيدا شوند. كارگردانيهاي خيلي خوب باعث شده كه تعداد فيلمسازاني كه شايستگي دريافت اسكار را دارند از اين هم بيشتر شود. در گلدنگلوب تازه بخاطر تقسيمبندي كردن فيلمهاي به دو دسته درام يا كمدي و موزيكال كار سادهتر ميشود و با اين همه ديروز صبح باز هم هواداران خيلي از كارگردانان و فيلمها ناكام و دستخالي برگشتند. نكته دلچسب مراسم ديشب اهداي جايزه سيسيل.ب.دميل بخاطر يك عمر دستاورد هنري به وودي آلن بود كه امسال «جازمين غمگين» را ساخته بود. اول اما استون روي صحنه آمد و «جازمين غمگين» را معرفي كرد و بعد نوبت دايان كيتون بود كه لباسي شبيه فيلم «آني هال» پوشيده بود. يكي از محبوبترين و تحسينشدهترين فيلمهاي آلن كه دايان كيتون هم در آن نقش زوج مقابل آلن را بازي ميكرد. البته كه طبق معمول و شيوه مرسومش، وودي آلن در سالن حضور نداشت. حالا ديگر همه دليلش را ميدانند. زماني آلن گفته بود: «اگر براي يك فيلمام جايزه بگيرم و براي فيلم بعدي به من جايزه ندهند، معنياش اين ميشود كه فيلم بعدي كار خوبي از آب درنيامده است و چون من نميخواهم اين را قبول كنم پس ترجيح ميدهم هيچ جايزهاي نگيرم.»
با اين مقدمه درباره گلدنگلوب امسال بهتر است برويم سراغ انتخابهايي كه تعجب مخاطبان را برانگيخت.
بهترين بازيگران مرد: بزرگترين شوك مراسم
مهمترين بخش گلدنگلوب بهترين بازيگران نقش اول و مكمل زن و مرد هستند. دليلش هم روشن است. در طول اين سالها بيشترين شباهت گلدنگلوب با اسكار در اين بخشها بوده است. گاهي اوقات هم تغييرات به دليل مجزا بودن دو بخش بازيگران كمدي-موزيكال و درام از يكديگر بوده است. به هر حال گلدنگلوب 2014 در انتخاب بهترين بازيگر نقش اول مرد براي فيلمهاي درام كاملا شوكهكننده ظاهر شد. ماجرا از اين قرار است كه در همه سايتها و نظرسنجيها و پيشبينيهاي گلدنگلوب دائم حرف از دو بازيگر بود: چيوتل اجيفور براي بازي در «12 سال بردگي» و رابرت ردفورد براي فيلم «همه چيز از دست رفته». حلقههاي منتقدان از بوستون گرفته تا نيويورك و واشنگتن يكي از اين دو بازيگر را به عنوان بهترين بازيگر مرد سال 2013 انتخاب كرده بودند. در سايتي كه پيشبيني برندگان گلدنگلوب با استفاده از نظرات منتقدان در آن منتشر ميشد، رقابت اجيفور و ردفورد خيلي به هم نزديك بود. يك هفته شانس دريافت جايزه اجيفور بيشتر بود و يك هفته ردفورد. اين اواخر تازه تام هنكس هم به اين رقابت اضافه شده بود آن هم بيشتر به اين خاطر كه هنكس دو فيلم داشت كه در يكي از آنها نقش والت ديزني را بازي ميكرد(كه البته براي «نجات آقاي بنكس» نامزد دريافت گلدنگلوب نشده بود) و ديگري «كاپيتان فليپس» و اين احتمال هم ميرفت كه چون تام هنكس دو نقشآفريني به يادماندني دارد، حالا كه براي يكي نامزد دريافت جايزه شده، گلدنگلوب را به او بدهند. اما وقتي جسيكا چستين روي صحنه رفت و ماتيو مككاناهي را به عنوان بهترين بازيگر نقش اول مرد فيلمهاي درام معرفي كرد، همه تعجب كردند. تا امروز نامي از مككاناهي در نظرسنجيها نبود. اصلا «باشگاه خريداران دالاس» فقط در يك رشته هميشه برگزيده ميشد كه جايزه جارد لتو براي بهترين بازيگر مرد نقش مكمل بود كه در گلدنگلوب هم موفق شد همين جايزه را دريافت كند. به جز آن فيلم نه چندان مشهور «باشگاه خريداران دالاس» كه ماجراي يك برقكار و يك كلاهبردار در شهر دالاس در سال 1985 است كه به بيماران ايدزي كمك ميكنند، در بقيه بخشها ناموفق ظاهر شده بود تا اينكه سرانجام ماتيو مككاناهي توانست جايزه مهم بهترين مرد گلدنگلوب را از آن خودش كند و به اين ترتيب يك رقيب جدي ديگر به كساني كه براي دريافت اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد با هم رقابت ميكنند اضافه شد.
نكته متعجبكننده ولي خوشايند ديگري كه در بخش بهترين بازيگران وجود داشت انتخاب لئوناردو ديكاپريو به عنوان بهترين بازيگر مرد فيلمهاي ژانر كمدي يا موزيكال بود. سالهاست كه ديكاپريو براي فيلمهاي مختلف، بخصوص آثار مارتين اسكورسيزي شايستگيهايش را نشان داده و مدتهاست كه همه منتظرند او جايزه بهترين بازيگر مرد را به خانه ببرد. بعد از ناكاميهاي طولانياش در اسكار و گلدنگلوب، با وجود چند باري كه نامزد شده بود، بالاخره ديكاپريو در هفتاد و يكمين دوره گلدنگلوب موفق شد براي بازي در «گرگ والاستريت» مارتين اسكورسيزي جايزه بهترين بازيگر مرد را به خانه ببرد. وقتي ديكاپريو جايزه را گرفت بيشتر از همه قيافه اسكورسيزي ديدني بود. يك نگاه پدر به پسر. استاد به شاگرد. نگاهي پر از افتخار و غرور و شادماني از موفقيت ديكاپريو.
در بقيه بخشهاي بازيگري ميشد گلدنگلوب كيت بلانشت، جارد لتو، جنيفر لارنس و ايمي آدامز را پيشبيني كرد. «حقهبازي آمريكايي» و «باشگاه خريداران دالاس» هر كدام با دو برنده پيشتازان گلدنگلوب در بخش بازيگري بودند.
نويسندگان، سازندگان و انتخاب عجيب بهترين فيلم
جوايز اين قسمت كاملا عادلانه پخش شدند. در حالي كه رقابت سرسختانهاي ميان كارگردانان قدري چون آلفونسو كوارون، پل گرينگراس، استيو مككويين، الكساندر پين و ديويد.او.راسل برقرار بود. كار همهشان روي پرده قابل تحسين بود و تازه اسم ران هوارد هم جا افتاده بود كه فيلم «Rush» را ساخته و ميشود آن را به عنوان يكي از بهترين فيلمهاي بيوگرافيك ورزشي نام برد. به هر حال انتخاب گلدنگلوب عادلانه بنظر ميرسيد كه بخاطر همه دستاوردهاي آلفونسو كوارون در فيلم «جاذبه» جايزه بهترين كارگرداني را به او اهدا كردند. خيليها فكر ميكنند «جاذبه» فيلم جلوههاي ويژه است. در حالي كه كوارون براي فيلمبرداري همه آن صحنههاي معلق در فضا از تكنولوژيهاي جديدي استفاده كرده است كه حتي جيمز كامرون را كه پدر تكنولوژي سينماست به تحسين واداشت. همين كه توانسته فيلمي با دو بازيگر و كمترين ديالوگ ممكن را تا اين حد جذاب دربياورد نشان از قدرت كارگرداني كوارون دارد.
در بخش فيلمنامه اسپايك جونز براي فيلم «او» توانست گلدنگلوب را به خانه ببرد. اين هم جايزه جالبي بود چون رقيبي مانند الكساندر پين و «نبراسكا» در رقابت با «او» بودند و «12 سال بردگي» استيو مككويين هم كه فيلم موردعلاقه منتقدان بود، يكي ديگر از فيلمهايي بود كه فيلمنامهاش نامزد دريافت جايزه گلدنگلوب شده بود. عجيب بود كه استيو مككويين كه نامش در صدر بهترينهاي 2013 قرار داشت در بخشهاي مهمي از گلدنگلوب ناديده گرفته شد.
اما روش گلدنگلوب امسال شبيه به جشنواره فجر در سالهاي گذشته شده بود. در حقيقت همه جوايز بين سينماگران پخش شد. در حالي كه فيلم «12 سال بردگي» در هيچ كدام از بخشهاي بازيگري، كارگرداني و فيلمنامه نتوانسته بود گلدنگلوب كسب كند ناگهان به عنوان بهترين فيلم سال انتخاب شد كه اتفاق خيلي عجيبي بود. فيلمي كه در همه انتخابهاي منتقدان و جوايز در صدر قرار داشت، در گلدنگلوب با يك جايزه بهترين فيلم (كه مهمترين جايزه هم هست) به خانه رفت تا معلوم نشود سرنوشت آن در اسكار دقيقا چه خواهد شد.
بهترينهاي يك ژانر پرطرفدار: اين روزها همه سريال ميبينند
معرفي بهترينهاي بخش تلويزيون از جذابيتهاي گلدنگلوب است. بخصوص در سالهاي اخير كه سريالها به اندازه فيلمهاي سينمايي اهميت پيدا كردهاند و به همان اندازه يا شايد حتي بيشتر هم طرفدار دارند. اين سالها سريالهاي خوب زيادي ساختهاند. در بخش بهترين سريال درام حداقل سه سريال بودند كه رقابت نزديكي با يكديگر داشتند: «بريكينگ بد»، «دانتون ابي» و «خانه پوشالي». البته مشخص بود كه شانس بيشتر با «بريكينگ بد» همراه است به چند دليل: اول اينكه فصل آخر سريال «بريكينگ بد» سال گذشته پخش شد و اين آخرين فرصت براي قدرداني از عوامل اين سريال بود. و دوم اينكه با پخش آخرين فصل از اين سريال، ركوردها شكسته شد. 10.3 ميليون نفر به تماشاي آخرين قسمت «بريكينگ بد» نشستند و بدين ترتيب سريال ركورد تعداد بينندگان خودش در شبكه ايامسي را شكست. اين درحالي است كه در كمتر از 12 ساعت، بيش از 500 هزار بار اين اپيزود به شكل غيرقانوني دانلود شده است. فيلم با امتيازهاي بالايي كه از سوي منتقدان آورده بود توانست به عنوان بهترين سريال تاريخ نامش را در كتاب ركوردها ثبت كند. ميگفتند بعد از تمام شدن اين سريال مردان ميانسالي كه براي چند فصل با شخصيت والتر وايت زندگي كرده بودند، از اتمام باشكوه زندگي او و سريال افسرده شدند. درنتيجه كاملا قابل پيشبيني بود كه «بريكينگ بد» جايزه بهترين سريال درام گلدنگلوب را ميگيرد و برايان كرانستون هم بخاطر نقشآفرينياش در اين سريال و كاراكتر والتر وايت جايزه گلدنگلوب را به خانه برد تا پايان باشكوه «بريكينگ بد» همچنان ادامه داشته باشد.
اما نكته جالب بين سريالهاي كمدي و موزيكال بود. در حالي كه سريالهاي مطرحي كه چند فصل از آنها با استقبال مخاطبان روبهرو شده مانند «بيگبنگ تئوري» يا «خانواده مدرن» در ميان نامزدها بودند يك سريال تازهنفس كه تنها يك فصل از آن پخش شده است به نام «بروكلين 9-9» توانست عنوان بهترين سريال كمدي يا موزيكال را از آن خودش كند و اندي سمبرگ، بازيگر نقش اول آن هم به عنوان بهترين بازيگر سريالهاي كمدي يا موزيكال انتخاب شد در حالي كه رقبايي چون دان چيدل(خانه دروغها) و جيم پارسونز(بيگبنگ تئوري) داشت.
ايران امسال جايي در گلدنگلوب نداشت
مهمترين بخش گلدنگلوب براي ايرانيان امسال بهترين فيلم خارجيزبان بود. تنها جايي كه سينماي ايران توانسته بود عرض اندام كند. در حالي كه فيلم قبلي اصغر فرهادي «جدايي نادر از سيمين» در انتخابهاي همه منتقدان و جزو بهترين فيلمهاي آن سال همه فهرستها بود، «گذشته» نتوانست آن موفقيت را تجديد كند. امسال فقط فيلم اصغر فرهادي در گلدنگلوب نامزد دريافت بهترين فيلم خارجيزبان شده بود كه از اول هم شانس دريافت آن در مقابل فيلم «آبي گرمترين رنگ است»عبدالطيف كشيش از فرانسه و «زيبايي بزرگ» پائولو سورنتينو از ايتاليا خيلي كم بود و درنهايت هم فيلم سورنتينو كه تا امروز همگام با فيلم كشيش جزو بهترين فيلمهاي غيرانگليسي زبان در فهرستها جلو آمده بود توانست گلدنگلوب بهترين فيلم خارجيزبان را به خانه ببرد.
در بخش انيميشن امسال گزينههاي زيادي وجود نداشتند: «خانواده كرودز»، «من نفرتانگيز 2» و «يخزده» كه جديدترين فيلم كمپاني ديزني كه حال و هواي فيلمهاي قديمياش را دارد توانست گوي سبقت را از ديگران بربايد. احتمال موفقيت «يخزده» در اسكار با اين جايزه بيشتر هم شد.
با اين مقدمه درباره گلدنگلوب امسال بهتر است برويم سراغ انتخابهايي كه تعجب مخاطبان را برانگيخت.
بهترين بازيگران مرد: بزرگترين شوك مراسم
مهمترين بخش گلدنگلوب بهترين بازيگران نقش اول و مكمل زن و مرد هستند. دليلش هم روشن است. در طول اين سالها بيشترين شباهت گلدنگلوب با اسكار در اين بخشها بوده است. گاهي اوقات هم تغييرات به دليل مجزا بودن دو بخش بازيگران كمدي-موزيكال و درام از يكديگر بوده است. به هر حال گلدنگلوب 2014 در انتخاب بهترين بازيگر نقش اول مرد براي فيلمهاي درام كاملا شوكهكننده ظاهر شد. ماجرا از اين قرار است كه در همه سايتها و نظرسنجيها و پيشبينيهاي گلدنگلوب دائم حرف از دو بازيگر بود: چيوتل اجيفور براي بازي در «12 سال بردگي» و رابرت ردفورد براي فيلم «همه چيز از دست رفته». حلقههاي منتقدان از بوستون گرفته تا نيويورك و واشنگتن يكي از اين دو بازيگر را به عنوان بهترين بازيگر مرد سال 2013 انتخاب كرده بودند. در سايتي كه پيشبيني برندگان گلدنگلوب با استفاده از نظرات منتقدان در آن منتشر ميشد، رقابت اجيفور و ردفورد خيلي به هم نزديك بود. يك هفته شانس دريافت جايزه اجيفور بيشتر بود و يك هفته ردفورد. اين اواخر تازه تام هنكس هم به اين رقابت اضافه شده بود آن هم بيشتر به اين خاطر كه هنكس دو فيلم داشت كه در يكي از آنها نقش والت ديزني را بازي ميكرد(كه البته براي «نجات آقاي بنكس» نامزد دريافت گلدنگلوب نشده بود) و ديگري «كاپيتان فليپس» و اين احتمال هم ميرفت كه چون تام هنكس دو نقشآفريني به يادماندني دارد، حالا كه براي يكي نامزد دريافت جايزه شده، گلدنگلوب را به او بدهند. اما وقتي جسيكا چستين روي صحنه رفت و ماتيو مككاناهي را به عنوان بهترين بازيگر نقش اول مرد فيلمهاي درام معرفي كرد، همه تعجب كردند. تا امروز نامي از مككاناهي در نظرسنجيها نبود. اصلا «باشگاه خريداران دالاس» فقط در يك رشته هميشه برگزيده ميشد كه جايزه جارد لتو براي بهترين بازيگر مرد نقش مكمل بود كه در گلدنگلوب هم موفق شد همين جايزه را دريافت كند. به جز آن فيلم نه چندان مشهور «باشگاه خريداران دالاس» كه ماجراي يك برقكار و يك كلاهبردار در شهر دالاس در سال 1985 است كه به بيماران ايدزي كمك ميكنند، در بقيه بخشها ناموفق ظاهر شده بود تا اينكه سرانجام ماتيو مككاناهي توانست جايزه مهم بهترين مرد گلدنگلوب را از آن خودش كند و به اين ترتيب يك رقيب جدي ديگر به كساني كه براي دريافت اسكار بهترين بازيگر نقش اول مرد با هم رقابت ميكنند اضافه شد.
نكته متعجبكننده ولي خوشايند ديگري كه در بخش بهترين بازيگران وجود داشت انتخاب لئوناردو ديكاپريو به عنوان بهترين بازيگر مرد فيلمهاي ژانر كمدي يا موزيكال بود. سالهاست كه ديكاپريو براي فيلمهاي مختلف، بخصوص آثار مارتين اسكورسيزي شايستگيهايش را نشان داده و مدتهاست كه همه منتظرند او جايزه بهترين بازيگر مرد را به خانه ببرد. بعد از ناكاميهاي طولانياش در اسكار و گلدنگلوب، با وجود چند باري كه نامزد شده بود، بالاخره ديكاپريو در هفتاد و يكمين دوره گلدنگلوب موفق شد براي بازي در «گرگ والاستريت» مارتين اسكورسيزي جايزه بهترين بازيگر مرد را به خانه ببرد. وقتي ديكاپريو جايزه را گرفت بيشتر از همه قيافه اسكورسيزي ديدني بود. يك نگاه پدر به پسر. استاد به شاگرد. نگاهي پر از افتخار و غرور و شادماني از موفقيت ديكاپريو.
در بقيه بخشهاي بازيگري ميشد گلدنگلوب كيت بلانشت، جارد لتو، جنيفر لارنس و ايمي آدامز را پيشبيني كرد. «حقهبازي آمريكايي» و «باشگاه خريداران دالاس» هر كدام با دو برنده پيشتازان گلدنگلوب در بخش بازيگري بودند.
نويسندگان، سازندگان و انتخاب عجيب بهترين فيلم
جوايز اين قسمت كاملا عادلانه پخش شدند. در حالي كه رقابت سرسختانهاي ميان كارگردانان قدري چون آلفونسو كوارون، پل گرينگراس، استيو مككويين، الكساندر پين و ديويد.او.راسل برقرار بود. كار همهشان روي پرده قابل تحسين بود و تازه اسم ران هوارد هم جا افتاده بود كه فيلم «Rush» را ساخته و ميشود آن را به عنوان يكي از بهترين فيلمهاي بيوگرافيك ورزشي نام برد. به هر حال انتخاب گلدنگلوب عادلانه بنظر ميرسيد كه بخاطر همه دستاوردهاي آلفونسو كوارون در فيلم «جاذبه» جايزه بهترين كارگرداني را به او اهدا كردند. خيليها فكر ميكنند «جاذبه» فيلم جلوههاي ويژه است. در حالي كه كوارون براي فيلمبرداري همه آن صحنههاي معلق در فضا از تكنولوژيهاي جديدي استفاده كرده است كه حتي جيمز كامرون را كه پدر تكنولوژي سينماست به تحسين واداشت. همين كه توانسته فيلمي با دو بازيگر و كمترين ديالوگ ممكن را تا اين حد جذاب دربياورد نشان از قدرت كارگرداني كوارون دارد.
در بخش فيلمنامه اسپايك جونز براي فيلم «او» توانست گلدنگلوب را به خانه ببرد. اين هم جايزه جالبي بود چون رقيبي مانند الكساندر پين و «نبراسكا» در رقابت با «او» بودند و «12 سال بردگي» استيو مككويين هم كه فيلم موردعلاقه منتقدان بود، يكي ديگر از فيلمهايي بود كه فيلمنامهاش نامزد دريافت جايزه گلدنگلوب شده بود. عجيب بود كه استيو مككويين كه نامش در صدر بهترينهاي 2013 قرار داشت در بخشهاي مهمي از گلدنگلوب ناديده گرفته شد.
اما روش گلدنگلوب امسال شبيه به جشنواره فجر در سالهاي گذشته شده بود. در حقيقت همه جوايز بين سينماگران پخش شد. در حالي كه فيلم «12 سال بردگي» در هيچ كدام از بخشهاي بازيگري، كارگرداني و فيلمنامه نتوانسته بود گلدنگلوب كسب كند ناگهان به عنوان بهترين فيلم سال انتخاب شد كه اتفاق خيلي عجيبي بود. فيلمي كه در همه انتخابهاي منتقدان و جوايز در صدر قرار داشت، در گلدنگلوب با يك جايزه بهترين فيلم (كه مهمترين جايزه هم هست) به خانه رفت تا معلوم نشود سرنوشت آن در اسكار دقيقا چه خواهد شد.
بهترينهاي يك ژانر پرطرفدار: اين روزها همه سريال ميبينند
معرفي بهترينهاي بخش تلويزيون از جذابيتهاي گلدنگلوب است. بخصوص در سالهاي اخير كه سريالها به اندازه فيلمهاي سينمايي اهميت پيدا كردهاند و به همان اندازه يا شايد حتي بيشتر هم طرفدار دارند. اين سالها سريالهاي خوب زيادي ساختهاند. در بخش بهترين سريال درام حداقل سه سريال بودند كه رقابت نزديكي با يكديگر داشتند: «بريكينگ بد»، «دانتون ابي» و «خانه پوشالي». البته مشخص بود كه شانس بيشتر با «بريكينگ بد» همراه است به چند دليل: اول اينكه فصل آخر سريال «بريكينگ بد» سال گذشته پخش شد و اين آخرين فرصت براي قدرداني از عوامل اين سريال بود. و دوم اينكه با پخش آخرين فصل از اين سريال، ركوردها شكسته شد. 10.3 ميليون نفر به تماشاي آخرين قسمت «بريكينگ بد» نشستند و بدين ترتيب سريال ركورد تعداد بينندگان خودش در شبكه ايامسي را شكست. اين درحالي است كه در كمتر از 12 ساعت، بيش از 500 هزار بار اين اپيزود به شكل غيرقانوني دانلود شده است. فيلم با امتيازهاي بالايي كه از سوي منتقدان آورده بود توانست به عنوان بهترين سريال تاريخ نامش را در كتاب ركوردها ثبت كند. ميگفتند بعد از تمام شدن اين سريال مردان ميانسالي كه براي چند فصل با شخصيت والتر وايت زندگي كرده بودند، از اتمام باشكوه زندگي او و سريال افسرده شدند. درنتيجه كاملا قابل پيشبيني بود كه «بريكينگ بد» جايزه بهترين سريال درام گلدنگلوب را ميگيرد و برايان كرانستون هم بخاطر نقشآفرينياش در اين سريال و كاراكتر والتر وايت جايزه گلدنگلوب را به خانه برد تا پايان باشكوه «بريكينگ بد» همچنان ادامه داشته باشد.
اما نكته جالب بين سريالهاي كمدي و موزيكال بود. در حالي كه سريالهاي مطرحي كه چند فصل از آنها با استقبال مخاطبان روبهرو شده مانند «بيگبنگ تئوري» يا «خانواده مدرن» در ميان نامزدها بودند يك سريال تازهنفس كه تنها يك فصل از آن پخش شده است به نام «بروكلين 9-9» توانست عنوان بهترين سريال كمدي يا موزيكال را از آن خودش كند و اندي سمبرگ، بازيگر نقش اول آن هم به عنوان بهترين بازيگر سريالهاي كمدي يا موزيكال انتخاب شد در حالي كه رقبايي چون دان چيدل(خانه دروغها) و جيم پارسونز(بيگبنگ تئوري) داشت.
ايران امسال جايي در گلدنگلوب نداشت
مهمترين بخش گلدنگلوب براي ايرانيان امسال بهترين فيلم خارجيزبان بود. تنها جايي كه سينماي ايران توانسته بود عرض اندام كند. در حالي كه فيلم قبلي اصغر فرهادي «جدايي نادر از سيمين» در انتخابهاي همه منتقدان و جزو بهترين فيلمهاي آن سال همه فهرستها بود، «گذشته» نتوانست آن موفقيت را تجديد كند. امسال فقط فيلم اصغر فرهادي در گلدنگلوب نامزد دريافت بهترين فيلم خارجيزبان شده بود كه از اول هم شانس دريافت آن در مقابل فيلم «آبي گرمترين رنگ است»عبدالطيف كشيش از فرانسه و «زيبايي بزرگ» پائولو سورنتينو از ايتاليا خيلي كم بود و درنهايت هم فيلم سورنتينو كه تا امروز همگام با فيلم كشيش جزو بهترين فيلمهاي غيرانگليسي زبان در فهرستها جلو آمده بود توانست گلدنگلوب بهترين فيلم خارجيزبان را به خانه ببرد.
در بخش انيميشن امسال گزينههاي زيادي وجود نداشتند: «خانواده كرودز»، «من نفرتانگيز 2» و «يخزده» كه جديدترين فيلم كمپاني ديزني كه حال و هواي فيلمهاي قديمياش را دارد توانست گوي سبقت را از ديگران بربايد. احتمال موفقيت «يخزده» در اسكار با اين جايزه بيشتر هم شد.