نگاهی به عملکرد ضعیف تلویزیون در پوشش مذاکرات هستهای ژنو
واکنش مجری برنامه صبحگاهی شبکه سه به «مهمترین زمین لرزه ژئوپولیتیک خاورمیانه»: به من چه؟!
سینمای ما- صرف نظر از تحلیل درباره توافق ژنو و جزئیات آن، تردید نمی توان کرد صداوسیما در این بزنگاه مهم، بار دیگر ناتوانی و "تعطیل" بودن خود را به چشم مخاطبان آشکار کرد و رسانه ملی که مدعی ...
سینمای ما- صرف نظر از تحلیل درباره توافق ژنو و جزئیات آن، تردید نمی توان کرد صداوسیما در این بزنگاه مهم، بار دیگر ناتوانی و "تعطیل" بودن خود را به چشم مخاطبان آشکار کرد و رسانه ملی که مدعی تاثیرگذاری بر افکار عمومی کل جهان است و از این رو تلویزیون اسپانیایی راه می اندازد، در رویداد مهمی که یک طرف آن ایران و در طرف دیگر کل قدرت های مطرح دنیا قرار داشتند، حتی از تغذیه مخاطبان داخلی عاجز ماند.
شاید اوج واکنش مجریان صداوسیما به این موضوع، اظهار نظر علی ضیاء، مجری برنامه صبحگاهی شبکه سه بود که با اشاره به پیامکی که برایش رسیده، گفت: "به من چه؟" با این وصف صرف نظر از جذابیت کم، رویکرد جناحی و معطوف به حمایت اقلیت و دیگر ضعف های صداوسیما، ناتوانی از انتقال اخبار به مخاطبان نیز یکی دیگر از این موارد است که میتواند پاسخگوی کسانی باشد که به دنبال چرایی رشد مخاطبان شبکه های ماهواره ای در ایرانند.
ح.معظمی – کارشناس رسانه در یادداشت ارسالی خود نوشت: وقتی قرار است به تعبیر توماس فریدمن «مهمترین زمین لرزه ژئوپولیتیک خاورمیانه» (توافق هسته ای ایران و 5+1) در ژنو رخ دهد، رسانه های کوچک و ملی و کم مخاطب تا رسانه های بزرگ و بین المللی و پرمخاطب، همه برای دیدن و حضور در این زمین لرزه و البته برای روایت کردن آن برای مخاطبان خود، به ژنو میشتابند.
اما فعالیت همه این رسانه ها یک طرف و فعالیت تلویزیون های خبری زنده 24 ساعته طرف دیگر. این نوع تلویزیون که به طور مشخص از حدود دو دهه پیش با سی ان ان معرفی شد، چنان به سرعت گسترش جهانی و نفوذ یافت که حتی تلویزیون های ملی را وسوسه کرد تا سودای ارسال پیام برای مخاطبان فرای مرزها را در سر بپرورانند و خود را در جرگه نوعِ بین المللی این تلویزیون های خبری 24 ساعته تصور کنند.
اینک این تلویزیون های بین المللی تاثیرگذارترین رسانه های خبری جهان امروز به شمار میآیند؛ رسانه هایی که آناً و به فوریت و به طور همزمان (زنده) و با تصویر نافذ، خبر وقایع آن سوی جهان را به درون خانه ها و مغازه ها و ادارات میبرند. این گونه شده که این تلویزیون ها خود به منبع خبری برای دیگر رسانه های خبری مثل مطبوعات و خبرگزاری ها تبدیل شده اند و درکمتر مکان رسانه ای و مطالعاتی و بلندمرتبه دولتی میتوان نفوذ آنها را ندید. اما نفوذ این تلویزیون ها خودبه خودی پدیدار نشده است؛ بلکه ضمن توجه و جانبداری ظریف از سیاست های ملی و دولتی خود، به اصول فعالیت حرفه ای بی توجه نبوده اند و راز موفقیت و اعتماد مخاطب به آنها، دقیقا در همین وفاداری و عمل آنها به این اصول است.
در ایران شبکه خبر (سیمای جمهوری اسلامی) با تاسی والگو پذیری از این نوع تلویزیون برای مخاطب فارسی زبان آغاز به فعالیت کرد. بنابراین، مخاطبان داخل ایران که اینک دسترسی نسبتا راحت به انبوه رسانه ها در سراسر جهان دارند( بدلیل این دسترسی ها و مشاهده رفتارحرفه ای در آن تلویزیون های جهانی) دریک قیاس ساده انتظار دارند این شبکه و دیگر شبکه های صداوسیما مثل شبکه یک یا سه که مثلاًبرای یک مسابقه والیبال در خاور دور مبادرت به پخش زنده درساعات بامدادی میکنند، همچون آن الگوی تلویزیونی جهانی که بطور ظاهری الگو قرار گرفته شده، نیز عمل کنند و وقایع بخصوص آنها را که به منافع ملی و زندگی روزمره مردم مربوط میشوند از نظر دور نداشته باشند.
به زعم آگاهان سیاسی و بین المللی، مذاکرات ژنو 3 که به توافق میان ایران و 5+1 انجامید، نه تنها مهمترین واقعه بین المللی حداقل سال 2013 میلادی، بلکه شاید از مهمترین رخدادهای خاورمیانه دردهه اخیر است و بر این اساس، انتظار این است که وقتی ساعت شش صبح روز یکشنبه که زمان زودهنگام و نامناسبی نیست و همین بی بی سی فارسی به زعم بعضی ها مساله دار، از دست کم 12ساعت قبل شروع به پخش زنده تلویزیونی از ژنو برای مخاطب فارسی زبان میکند، تلویزیون های داخلی (شبکه های صداوسیما بخصوص شبکه خبر) برنامه عادی با مجری خواب آلود نداشته باشد.
انگار نه انگار که چنین رخدادی واقع شده وبه مردم ایران مربوط است.حداقل بانگاه حرفه ای و نه منافع ملی هم اگر به ژنو 3 نگریسته میشد، بایستی صداوسیما زنده و پویا و بیدار منشانه بااین رخداد بزرگ خبری سال برخورد میکرد. اینچنین عملکردی نه تنها رسانه صداوسیما را به عنوان یک منبع خبری پویا و حرفه ای از چشم افراد و مخاطبان علاقمندبه خبر و اطلاع میاندازد، بلکه فاصله عمیق میان آن و مخاطب میاندازد. اینجاست که نباید رسانه های بیگانه فارسی زبان را به انواع ترفندها و لفاظی ها به باد انتقاد و اتهام گرفت تا میدان برای خود خالی کرد.
این اشبتاه بسیار زیانبخشی است که تصورکنیم مخاطب مجبور به دیدن تلویزیون های داخلی تحت هر شرایطی است. مخاطبِ امروز، انتخابگر و با دسترسی فوق العاده است و گرایشش به دیگر رسانه های فرامرزی ممکن شده است. بنابراین نمی توان مسوولیت صداوسیما را دربرخی کژتابی های رفتاری اجتماعی متاثر از رسانه های فرامرزی نادیده انگاشت. احترام به رای مردم در 24 خرداد و دولت برآمده از آن که برطرف کردن مسائل هسته ای و اقتصادی را اولویت نخست خود قرارداد و ژنو روز یکشنبه فراز مهم حل این مسائل بود، موضوع دیگر و البته به حقی است که میماند برای تحلیل گران سیاسی تا به نقد صداوسیما از این منظر بپردازند. آنها که تا صبح روز یکشنبه به هر دلیلی بیدار ماندند، پیروز شدند.
شاید اوج واکنش مجریان صداوسیما به این موضوع، اظهار نظر علی ضیاء، مجری برنامه صبحگاهی شبکه سه بود که با اشاره به پیامکی که برایش رسیده، گفت: "به من چه؟" با این وصف صرف نظر از جذابیت کم، رویکرد جناحی و معطوف به حمایت اقلیت و دیگر ضعف های صداوسیما، ناتوانی از انتقال اخبار به مخاطبان نیز یکی دیگر از این موارد است که میتواند پاسخگوی کسانی باشد که به دنبال چرایی رشد مخاطبان شبکه های ماهواره ای در ایرانند.
ح.معظمی – کارشناس رسانه در یادداشت ارسالی خود نوشت: وقتی قرار است به تعبیر توماس فریدمن «مهمترین زمین لرزه ژئوپولیتیک خاورمیانه» (توافق هسته ای ایران و 5+1) در ژنو رخ دهد، رسانه های کوچک و ملی و کم مخاطب تا رسانه های بزرگ و بین المللی و پرمخاطب، همه برای دیدن و حضور در این زمین لرزه و البته برای روایت کردن آن برای مخاطبان خود، به ژنو میشتابند.
اما فعالیت همه این رسانه ها یک طرف و فعالیت تلویزیون های خبری زنده 24 ساعته طرف دیگر. این نوع تلویزیون که به طور مشخص از حدود دو دهه پیش با سی ان ان معرفی شد، چنان به سرعت گسترش جهانی و نفوذ یافت که حتی تلویزیون های ملی را وسوسه کرد تا سودای ارسال پیام برای مخاطبان فرای مرزها را در سر بپرورانند و خود را در جرگه نوعِ بین المللی این تلویزیون های خبری 24 ساعته تصور کنند.
اینک این تلویزیون های بین المللی تاثیرگذارترین رسانه های خبری جهان امروز به شمار میآیند؛ رسانه هایی که آناً و به فوریت و به طور همزمان (زنده) و با تصویر نافذ، خبر وقایع آن سوی جهان را به درون خانه ها و مغازه ها و ادارات میبرند. این گونه شده که این تلویزیون ها خود به منبع خبری برای دیگر رسانه های خبری مثل مطبوعات و خبرگزاری ها تبدیل شده اند و درکمتر مکان رسانه ای و مطالعاتی و بلندمرتبه دولتی میتوان نفوذ آنها را ندید. اما نفوذ این تلویزیون ها خودبه خودی پدیدار نشده است؛ بلکه ضمن توجه و جانبداری ظریف از سیاست های ملی و دولتی خود، به اصول فعالیت حرفه ای بی توجه نبوده اند و راز موفقیت و اعتماد مخاطب به آنها، دقیقا در همین وفاداری و عمل آنها به این اصول است.
در ایران شبکه خبر (سیمای جمهوری اسلامی) با تاسی والگو پذیری از این نوع تلویزیون برای مخاطب فارسی زبان آغاز به فعالیت کرد. بنابراین، مخاطبان داخل ایران که اینک دسترسی نسبتا راحت به انبوه رسانه ها در سراسر جهان دارند( بدلیل این دسترسی ها و مشاهده رفتارحرفه ای در آن تلویزیون های جهانی) دریک قیاس ساده انتظار دارند این شبکه و دیگر شبکه های صداوسیما مثل شبکه یک یا سه که مثلاًبرای یک مسابقه والیبال در خاور دور مبادرت به پخش زنده درساعات بامدادی میکنند، همچون آن الگوی تلویزیونی جهانی که بطور ظاهری الگو قرار گرفته شده، نیز عمل کنند و وقایع بخصوص آنها را که به منافع ملی و زندگی روزمره مردم مربوط میشوند از نظر دور نداشته باشند.
به زعم آگاهان سیاسی و بین المللی، مذاکرات ژنو 3 که به توافق میان ایران و 5+1 انجامید، نه تنها مهمترین واقعه بین المللی حداقل سال 2013 میلادی، بلکه شاید از مهمترین رخدادهای خاورمیانه دردهه اخیر است و بر این اساس، انتظار این است که وقتی ساعت شش صبح روز یکشنبه که زمان زودهنگام و نامناسبی نیست و همین بی بی سی فارسی به زعم بعضی ها مساله دار، از دست کم 12ساعت قبل شروع به پخش زنده تلویزیونی از ژنو برای مخاطب فارسی زبان میکند، تلویزیون های داخلی (شبکه های صداوسیما بخصوص شبکه خبر) برنامه عادی با مجری خواب آلود نداشته باشد.
انگار نه انگار که چنین رخدادی واقع شده وبه مردم ایران مربوط است.حداقل بانگاه حرفه ای و نه منافع ملی هم اگر به ژنو 3 نگریسته میشد، بایستی صداوسیما زنده و پویا و بیدار منشانه بااین رخداد بزرگ خبری سال برخورد میکرد. اینچنین عملکردی نه تنها رسانه صداوسیما را به عنوان یک منبع خبری پویا و حرفه ای از چشم افراد و مخاطبان علاقمندبه خبر و اطلاع میاندازد، بلکه فاصله عمیق میان آن و مخاطب میاندازد. اینجاست که نباید رسانه های بیگانه فارسی زبان را به انواع ترفندها و لفاظی ها به باد انتقاد و اتهام گرفت تا میدان برای خود خالی کرد.
این اشبتاه بسیار زیانبخشی است که تصورکنیم مخاطب مجبور به دیدن تلویزیون های داخلی تحت هر شرایطی است. مخاطبِ امروز، انتخابگر و با دسترسی فوق العاده است و گرایشش به دیگر رسانه های فرامرزی ممکن شده است. بنابراین نمی توان مسوولیت صداوسیما را دربرخی کژتابی های رفتاری اجتماعی متاثر از رسانه های فرامرزی نادیده انگاشت. احترام به رای مردم در 24 خرداد و دولت برآمده از آن که برطرف کردن مسائل هسته ای و اقتصادی را اولویت نخست خود قرارداد و ژنو روز یکشنبه فراز مهم حل این مسائل بود، موضوع دیگر و البته به حقی است که میماند برای تحلیل گران سیاسی تا به نقد صداوسیما از این منظر بپردازند. آنها که تا صبح روز یکشنبه به هر دلیلی بیدار ماندند، پیروز شدند.