قسمت دوم جنگو نيست، ولي يك وسترن ديگر است
كوئنتين تارانتينو در گفتوگو با جِي لنو از فيلم بعدياش گفت
سينماي ما: كوئنتين تارانتينو در برنامهي مشهور تلويزيون آمريكا يعني تونايت شو با اجراي جِي لنو اعلام كرد كه پروژهي بعدياش يك وسترن خواهد بود.
اين فيلم اگر ساخته شود، دومین وسترن او پس از جنگوي زنجيربريده است كه با حضور ستارههايي مثل جيمي فاكس، لئوناردو ديكاپريو و كريستف والتس ساخته شد.
جنگو براي تارانتينو اسكار فيلمنامهي اريژينال و براي كريستف والتس اسكار بهترين بازيگر مرد مكمل را به همراه داشت. البته تارانتينو گفته كه داستان جنگو و فيلم جديد ارتباطي با هم ندارند و قصد ندارد دنبالهاي بر جنگو بسازد.
تارانتينو به لنو گفت: «الان خيلي نميتوانم دربارهاش حرف بزنم، اما فقط يك چيز را ميگويم. در محافل عمومي و رسانهها دربارهي اين فيلم حرفي نزدهام اما ژانرش را ميگويم: وسترن. دنبالهي جنگو نيست ولي يك وسترن ديگر است. موقع ساختن جنگو خيلي لذت بردم و عاشق پروپاقرص فيلمهاي وسترن هستم؛ تا جايي كه با خودم فكر ميكردم چهطور امكان دارد كه يك وسترن بسازم. و بعدش به اينجا رسيدم كه خب حالا كه ميدانم بايد چهطور اين كار را انجام بدهم يكي ديگر هم ميسازم.»
تارانتينو اغلب اطلاعات اوليهاي از پروژهي بعدياش اعلام ميكند كه به فيلم تبديل نميشوند. او پيش از اين پيشنهاد ساختن قسمت سوم بيل را بكش و يك پيشدرآمد بر فيلمهاي سگداني و پالپ فيكشن را (با تمركز بر داستان برادران وِگا) مطرح كرده بود كه به سرانجام نرسيد. قبلتر هم پيشنهاد كرده بود كه قسمت سوم تاريخنگاري جعلياش را بعد از حرامزادههاي بيآبرو و جنگوي زنجيربريده بسازد.
اگر اين پروژهي آخري به سرانجام برسد و تارانتينو رضايت بدهد كه فيلمش را فقط در يك ژانر (وسترن) بسازد يك جورهايي يك حركت غافلگيركننده در كارنامهي حرفهاي او خواهد بود. او بعد از فيلمهاي گنگستري اوليهاش به فيلمهاي هنرهاي رزمي، جنگي و درجهي دو سرك كشيد و در نهايت با جنگو وسترن را هم امتحان كرد. نكتهي مشترك همهي اين فيلمها خشونت كاريكاتوري و ديالوگهاي بيادبانه است.
يك ماه پيش تارانتينو در جشنوارهي كرهي جنوبي دربارهي علاقهي وافرش به ژانرها حرف زد: «وقتي فيلم ميسازم دوست دارم ژانر را كمي تا قسمتي از نو اختراع كنم. كارم اين است كه به روش خودم كارها را انجام ميدهم. همه چيز را به نسخهي كوئنتين تبديل ميكنم... خودم را يك دانشجوي سينما ميدانم. مثل اين است كه دارم مقام پروفسوريام را در سينما به دست ميآورم و روزي كه فارغالتحصيل شوم روز مرگ من است. دوران دانشجويي من يك عمر طول خواهد كشيد.» او همچنين اضافه كرد كه نتوانسته بودجهي لازم براي ساختن فيلمي دربارهي يك قاتل زنجيرهاي را جور كند چون «مريضي روحي من را بيش از حد بروز ميداد»!
اين فيلم اگر ساخته شود، دومین وسترن او پس از جنگوي زنجيربريده است كه با حضور ستارههايي مثل جيمي فاكس، لئوناردو ديكاپريو و كريستف والتس ساخته شد.
جنگو براي تارانتينو اسكار فيلمنامهي اريژينال و براي كريستف والتس اسكار بهترين بازيگر مرد مكمل را به همراه داشت. البته تارانتينو گفته كه داستان جنگو و فيلم جديد ارتباطي با هم ندارند و قصد ندارد دنبالهاي بر جنگو بسازد.
تارانتينو به لنو گفت: «الان خيلي نميتوانم دربارهاش حرف بزنم، اما فقط يك چيز را ميگويم. در محافل عمومي و رسانهها دربارهي اين فيلم حرفي نزدهام اما ژانرش را ميگويم: وسترن. دنبالهي جنگو نيست ولي يك وسترن ديگر است. موقع ساختن جنگو خيلي لذت بردم و عاشق پروپاقرص فيلمهاي وسترن هستم؛ تا جايي كه با خودم فكر ميكردم چهطور امكان دارد كه يك وسترن بسازم. و بعدش به اينجا رسيدم كه خب حالا كه ميدانم بايد چهطور اين كار را انجام بدهم يكي ديگر هم ميسازم.»
تارانتينو اغلب اطلاعات اوليهاي از پروژهي بعدياش اعلام ميكند كه به فيلم تبديل نميشوند. او پيش از اين پيشنهاد ساختن قسمت سوم بيل را بكش و يك پيشدرآمد بر فيلمهاي سگداني و پالپ فيكشن را (با تمركز بر داستان برادران وِگا) مطرح كرده بود كه به سرانجام نرسيد. قبلتر هم پيشنهاد كرده بود كه قسمت سوم تاريخنگاري جعلياش را بعد از حرامزادههاي بيآبرو و جنگوي زنجيربريده بسازد.
اگر اين پروژهي آخري به سرانجام برسد و تارانتينو رضايت بدهد كه فيلمش را فقط در يك ژانر (وسترن) بسازد يك جورهايي يك حركت غافلگيركننده در كارنامهي حرفهاي او خواهد بود. او بعد از فيلمهاي گنگستري اوليهاش به فيلمهاي هنرهاي رزمي، جنگي و درجهي دو سرك كشيد و در نهايت با جنگو وسترن را هم امتحان كرد. نكتهي مشترك همهي اين فيلمها خشونت كاريكاتوري و ديالوگهاي بيادبانه است.
يك ماه پيش تارانتينو در جشنوارهي كرهي جنوبي دربارهي علاقهي وافرش به ژانرها حرف زد: «وقتي فيلم ميسازم دوست دارم ژانر را كمي تا قسمتي از نو اختراع كنم. كارم اين است كه به روش خودم كارها را انجام ميدهم. همه چيز را به نسخهي كوئنتين تبديل ميكنم... خودم را يك دانشجوي سينما ميدانم. مثل اين است كه دارم مقام پروفسوريام را در سينما به دست ميآورم و روزي كه فارغالتحصيل شوم روز مرگ من است. دوران دانشجويي من يك عمر طول خواهد كشيد.» او همچنين اضافه كرد كه نتوانسته بودجهي لازم براي ساختن فيلمي دربارهي يك قاتل زنجيرهاي را جور كند چون «مريضي روحي من را بيش از حد بروز ميداد»!