یادداشت نیما حسنینسب درباره فیلم «آرایش غلیظ»
وضعیتِ غلیظ: یا این ور جوی یا آن ورش!
سینمای ما- فیلمی که از غلظتِ اغراق در موقعیت و شخصیت ابایی ندارد، گاهی عامدانه مسخرگی پیشه میکند و آگاهانه به سمت نوعی «بلاهتِ جذاب» در روایت و آدمها و فضاها میرود تا شاید بتواند طعم و مزه تازهای را به تماشاگرانِ خسته از این همه بیمزگی و بدمزگی بچشاند
نیما حسنینسب: حالا که تماشای بوتیک به خاطره دلچسب سینمادوستان تبدیل شده و سریال وضعیت سفید توقعها را از حمید نعمتالله حسابی بالا برده، انتظارها از نتیجه سومین فیلم سینمایی این کارگردان هم زیاد است. انتظاری که اوضاع و احوال سینمای ایران در سالهای اخیر و شرایط تولید فیلم در ایران مناسبتی با آن ندارد و جان به در بردن از مهلکه فیلمسازی در این دوران کار دشواری به نظر میرسد، خصوصا اگر هنوز ارزشی برای نفس سینما و قصه گویی قائل باشی و یاد نگرفته باشی که سود فیلم را قبل از تولید به جیب بزنی و تماشاگر برایت کمترین اهمیتی موقع نوشتن و ساختن فیلم نداشته باشد. حمید نعمت الله آرایش غلیظ را در چنین شرایطی ساخته و کوشیده بدون اینکه سینما را دور بریزد یا تماشاگر را دور بزند و البته علاقمندان بوتیک و بیپولی و وضعیت سفید را هم از خودش ناامید و از فیلمش سرخورده نکند. پس به خط قصه و موقعیتهای تازه و جذابی فکر کرده و برای تصاویر کردنشان طرح و ایده داشته و برای رسیدن به لحن خاص و منحصر به فرد فیلمش نقشه داشته و برنامه ریزی کرده است. با این حال مثل خیلیها نخواسته سوار موج موفقیت و تاییدهای کارهای قبلی شود و ریسک تجربهٔ نوع دیگری از روایت و شخصیت و موقعیت را به عافیت طلبی و تنبلی فراگیر سینمای فقیر و کم مایه این روزها ترجیح داده است. این یکی از عجیبترین تصمیمهایی ست که یک فیلمساز باهوش و خلاق و عجیب در یکی از مقاطع عجیب سینما گرفته و به محصولی عجیب و نادر در کلیت سینمای ما رسیده است.
این فکر و تلاش برای رسیدن به آن به خودی خود هم ارزشمند است و فیلم نسبت مستقیم و سرراست و درستی با این تلاش دارد؛ «آرایش غلیظ» فیلمیست که میتواند تماشاگران را به دو قسمت تقسیم کند؛ یا جزو دستهای هستیم که این فیلم را میفهمیم و دوست داریم یا به کل از دنیا و فضای منحصر به فردش دوریم و ردش میکنیم؛ یا این ور جوی آب یا آن ورش!
اگر حاصل کار بتواند میان سلیقه و توقع بینندگان خاص و پیگیر و پسند عمومی مخاطب عام این روزها پلی بزند، آرایش غلیظ در بدترین اوضاع و احوال سینمای ما به موفقیتی ویژه رسیده است؛ فیلمی که به شکل دلچسبی از غلظتِ اغراق در موقعیت و شخصیت ابایی ندارد، گاهی عامدانه مسخرگی پیشه میکند و آگاهانه به سمت نوعی «بلاهتِ جذاب» در روایت و آدمها و فضاها میرود تا شاید بتواند طعم و مزه تازهای را به تماشاگرانِ خسته از این همه بیمزگی و بدمزگی بچشاند؛ همان انرژی و لذتی که در جنس بازی شوریده و درجه یکِ حامد بهداد هست و با این درک هوشمندانه از کاراکتر و کیفیت بازیگری به تمام فیلم حس و حال بخشیده و موتور محرک پر قدرت فیلم است، درست بر خلاف اجرای سرد و نچسب طناز طباطبایی که هیچ نسبت و سنخیتی با حال و فاز فیلم ندارد و به نظر میرسد نقش و لحن فیلم را نگرفته است.
قطعاً حمید نعمت الله با این همه ریسک و خطر کردن و تغییر مسیر، باید هم که دلواپس اولین نمایشهای آرایش غلیظ و واکنشهای دوست و دشمن و منتقد و مردم باشد. شک نکنید که بازتابهای احتمالی مثبت و منفی آرایش غلیظ در جشنواره هم عین خودِ فیلم غلیظ خواهد بود.
این فکر و تلاش برای رسیدن به آن به خودی خود هم ارزشمند است و فیلم نسبت مستقیم و سرراست و درستی با این تلاش دارد؛ «آرایش غلیظ» فیلمیست که میتواند تماشاگران را به دو قسمت تقسیم کند؛ یا جزو دستهای هستیم که این فیلم را میفهمیم و دوست داریم یا به کل از دنیا و فضای منحصر به فردش دوریم و ردش میکنیم؛ یا این ور جوی آب یا آن ورش!
اگر حاصل کار بتواند میان سلیقه و توقع بینندگان خاص و پیگیر و پسند عمومی مخاطب عام این روزها پلی بزند، آرایش غلیظ در بدترین اوضاع و احوال سینمای ما به موفقیتی ویژه رسیده است؛ فیلمی که به شکل دلچسبی از غلظتِ اغراق در موقعیت و شخصیت ابایی ندارد، گاهی عامدانه مسخرگی پیشه میکند و آگاهانه به سمت نوعی «بلاهتِ جذاب» در روایت و آدمها و فضاها میرود تا شاید بتواند طعم و مزه تازهای را به تماشاگرانِ خسته از این همه بیمزگی و بدمزگی بچشاند؛ همان انرژی و لذتی که در جنس بازی شوریده و درجه یکِ حامد بهداد هست و با این درک هوشمندانه از کاراکتر و کیفیت بازیگری به تمام فیلم حس و حال بخشیده و موتور محرک پر قدرت فیلم است، درست بر خلاف اجرای سرد و نچسب طناز طباطبایی که هیچ نسبت و سنخیتی با حال و فاز فیلم ندارد و به نظر میرسد نقش و لحن فیلم را نگرفته است.
قطعاً حمید نعمت الله با این همه ریسک و خطر کردن و تغییر مسیر، باید هم که دلواپس اولین نمایشهای آرایش غلیظ و واکنشهای دوست و دشمن و منتقد و مردم باشد. شک نکنید که بازتابهای احتمالی مثبت و منفی آرایش غلیظ در جشنواره هم عین خودِ فیلم غلیظ خواهد بود.